برچسب: جرجیا اکیف

از آلفرد استیگلیتس چه آموختم؟

استیگلیتس- موفقیت
آلفرد استیگلیتس و جرجیا اکیف

 

در این مدتی که درباره #آلفرد_استیگلیتس مطالعه می‌کردم، همواره یک ویژگی شخصیتی او مرا به تعجب و تحسین واداشته بود. آلفرد استیگلیتس از همان روزی که دوربینی را پشت شیشه‌ی مغازه‌ای در آلمان دید و خرید فعالیت عکاسانه‌اش را شروع کرد و هیچ‌گاه دست از کوشش و ممارست و پیگیری برنداشت. هنرمندان و عکاسان بسیاری در تاریخ هستند که جریان ساز شدند یا جنبشی را رهبری کردند، اما کمتر هنرمندی را می‌توان سراغ گرفت که بدون تعصب عقاید خود را تغییر بدهد و مکتبی تازه را پیش ببرد.

آلفرد استیگلیتس ابتدا وارد جریان #عکاسی_پیکتوریالیستی شد و توانست تجربه‌های فنی‌اش در چاپ را بهبود ببخشد. سپس زمانی که افکارش رفته رفته به فراخور زمان تحت تأثیر عقاید منتقدین هنری قرار گرفت سعی کرد تجربه جدیدی را آغاز کند و آن را ادامه دهد.

استیگلیتس هم در دوره‌ی عکاسی پیکتوریالیستی‌اش استعدادهای جوان را به آمریکا معرفی کرد و هم در جنبش عکاسی صریح. او با تیزبینی توانست عکاسانی را گردهم آورد که سطح هنر عکاسی جهان را ارتقا بدهند.

علاوه بر این، او در موارد زیادی از طرف همکارانش بابت انتخاب عکس‌های عکاسان مورد مواخذه قرار می‌گرفت. آنها بر این باور بودند که استیگلیتس بسیار سخت‌گیر و خودرأی است.

ممارست و کوشش او در عکاسی، ناامید نشدن در مسیر پرفراز و نشیب هنر و پافشاری بر آنچه که باور داشت هنر است، از جمله ویژگی‌هاییست که می‌تواند هر عکاسی را در مسیر پیش ‌رویش راهنمایی کند.

فکر می‌کنم رمز موفقیت هر آدمی بنابر تجربه‌هایش با دیگری تفاوت دارد. برای برخی علاقه شرط اصلیست، برخی دیگر پشتکار، کسب مهارت، مثبت‌اندیشی یا … اما جدای از همه ویژگی‌هایی که عمومن برای موفقیت برمی‌شمرند، به گمانم ممارست و پیگیری در طول مسیر یکی از مهم‌ترین‌هاست.

اینکه بتوانی در مسیرت بمانی و در هر برهه‌ی زمانی افکار و اندیشه‌های نو و تازه را بشنوی و به تناسب حرفه‌ات در آن راستا حرکت کنی، و در نهایت سعی کنی در مسیرت پیش رو باشی.

همه ما می‌دانیم سختی‌های مسیر کم نیست. برای استیگلیتس هم کم نبود. زمانی که او عکاسی پیکتوریالیستی را فراگرفته بود، در آمریکا، زادگاهش، خبری از این مکتب هنری نبود. عکاسان به شیوه‌ی قدیم هنر والا عکس ثبت می‌کردند. استیگلیتس می‌توانست در اروپا بماند و ادامه بدهد، اما تصمیم دیگری گرفت. به آمریکا بازگشت و سخنرانی‌ها و نمایشگاه‌ها و گالری‌های متعددی را برگزار کرد.

افکار مردمانش را با مکتب هنری جدید آشنا کرد. در عکاسی صریح هم چنین راهی را پیمود. همه اینها نشان از آن دارد که استیگلیتس می‌خواست هنر عکاسی در سطح جهانی متحول شود و عکاسان یک گام بیشتر بردارند.

بنابراین اگر استیگلیتس را فردی می‌نامم که تاریخ عکاسی هنری مدیون اوست، البته چنین دلایلی هم دارم.

در کل معتقدم مطالعه‌ی تاریخ و زندگی افرادی که جریان ساز شدند، دید واقع‌بینانه‌تری نسبت به مسیر موفقیت به ما می‌دهد.

 

 

درباره زندگی مردی که تاریخ عکاسی مدیون اوست!

 

آلفرد استیگلیتس- عکاسی پیکتوریالیستی

 

پیش‌نوشت: تاریخ عکاسی را عکاسان بسیاری رقم زدند، اما در این میان برخی پررنگ‌تر عمل کردند. عکاسانی که پیشرو و پیشگام جنبش‌های هنری بودند. آلفرد استیگلیتس هم یکی از آنهاست. درباره آلفرد استیگلیتس پیش‌تر در اینجا نوشته بودم. اما دراین مقاله می‌خواهم به نقش استیگلیتس در عکاسی هنری بپردازم و در کنار آن بخشی از تاریخ عکاسی را بازگو کنم. این مقاله حاصل آموخته‌های من از کتاب‌های تاریخ عکاسی بیومنت نیوهال، داستان عکاسی لنگفورد و نگاهی به عکس‌های جان سارکوفسکی است. برخی از مطالبی که در گیومه قرار داده شده‌اند از متن کتاب تاریخ عکاسی نیوهال برگرفته شده‌اند.

 چون مقاله کمی طولانیست آن را در قالب یک فایل pdf نیز آماده کردم تا در فرصت کافی بتوانید آن را مطالعه کنید.

لینک فایل pdf ادامه مطلب “درباره زندگی مردی که تاریخ عکاسی مدیون اوست!”

درباره آرنولد نیومن و عکس تکان‌دهنده‌اش از استیگلیتس و جرجیا اکیف

 

آرنولد نیومن
آلفرد استیگلیتس و همسرش جرجیا اکیف

 

چند وقت پیش در کلاس عکاسی مستند از آرنولد نیومن  (Arnold Newman) عکسی را دیدم که به شدت تعجب و حیرتم را برانگیخت. اگر شما هم یادداشتی که درباره آلفرد استیگلیتس و همسرش جرجیا اکیف نوشته بودم را خوانده باشید بدون شک این عکس برای شما هم جالب خواهد بود. و اگر آن را نخوانید خواهش می‌کنم پیش از ادامه آن را بخوانید. (لینک)

درقاب‌هایی که استگیلیتس از دستان زیبای جرجیا اکیف ساخته، نوعی تحسین نهفته است. تحسینِ همراه با احترام که تنها مختص خالق آن دست‌ها نیست بلکه به شخصی که مالک آن دست‌هاست بازمی‌گردد. گویی استگیلیتس با دوربینش به ستایش بدن همسرش پرداخته باشد! اما حالا در این عکسِ آرنولد نیومن چه می‌بینیم؟ جرجیا اکیف‌ای که سرش را خم کرده و نگاهش را به پایین دوخته. استیگلیتس‌ای که محکم، با اقتدار، با ردایی بلند و مشکی و با چهره‌ای جدی و نگاهی خشک رو به دوربین ایستاده و کتابی در دست دارد.

آیا این چهره واقعی استیگلیتس است؟ آیا جرجیا اکیف چونان که در عکس نمایانده می‌شود یک قربانیست؟ هرچند که این دو نفر پس از سال‌ها زندگی مشترک در نهایت از هم جدا شدند اما زندگی خصوصی آنها مدنظر من نیست. حرف دیگری دارم. من تبحر آرنولد نیومن را می‌ستایم با پرتره‌ای که از این زوج هنرمند ساخته.

آرنولد نیومن را پدر عکاسی پرتره محیطی می‌نامند. در عکاسی پرتره محیطی تنها چهره‌ی فرد در عکس‌ها مد نظر نیست بلکه گفتگویی میان فرد و بک‌گراندش وجود دارد که به نوعی به معرفی شخص می‌پردازد.

نیومن از افراد پرآوازه‌ی بیشماری عکس گرفته، از رییس جمهور آمریکا جان اف کندی تا وودی آلن، پیکاسو و مرلین مونرو. در همه این عکس‌ها او با دقت و بینشی عمیق قاب‌هایش را ترکیب‌بندی کرده است. او برای گرفتن پرتره چند روز به خانه‌ی شخص مورد نظرش رفت و آمد می‌کرد و در نهایت پس از کلنجار رفتن بسیار پرتره‌‌هایی را ثبت ‌کرد که در تاریخ عکاسی ماندگار شده‌اند.

خودش می‌گوید: «عکاسی یک درصد هوش و نودونه درصد جابجایی لوازم است.»

همه چیز از نورها، اشیا و سایه‌روشن‌ها گرفته تا حالات و پوزیشن افراد با آگاهی گزینش شده‌اند. هیچ کدامشان اتفافی نیستند.

این عکس او هم مانند عکس‌های دیگرش صرفن یک پوزیشن جذاب از یک زوج هنرمند نبوده. شاید برایتان جالب باشد که بدانید آلفرد استیگلیتس به همراه بیومنت نیوهال، مدیر موزه هنرهای مدرن (MoMa)، اولین کسانی بودند که در سال ۱۹۴۱ آرنولد نیومن را حمایت کردند. درواقع شاید بتوان گفت قدرتی که نیومن از استیگلیتس در این عکس به جا گذاشته به نوعی به جایگاه اجتماعی او باز می‌گردد.

اکنون با دانستن این اطلاعات یک بار دیگر عکس را نگاه کنید. آیا شما هم مانند من حیرت زده نشدید؟

چند عکس دیگر از آرنولد نیومن را در ادامه با هم می‌بینیم:

 

 

آرنولد نیومن- ۸

 

آرنولد نیومن- ۶

 

آرنولد نیومن- ۷

 

آرنولد نیومن- ۵

 

آرنولد نیومن- ۴

 

آرنولد نیومن- ۱

 

 

زیباییِ دستانِ جرجیا اُکیف در قاب آلفرد استیگلتس

 

آلفرد- استیگلتس- ۱

 

عکاسان باید یاد بگیرند از اینکه عکس‌شان فقط یک عکس است خجالت زده نشوند.

آلفرد استیگلیتس

 

آلفرد استیگلیتس (ِAlfred Stieglitz) ازجمله عکاسانی بود که نگاه نو و ساختارشکنانه‌‌ای را در دوران حرفه‌ایش دنبال کرد. و از نظر سارکوفسکی همین امر باعث شد که او در دسته‌ی عکاسانی جای نگیرد که پس از مدتی به رکود حرفه‌ای خود می‌رسند.

استیگلیتس پس از پایان تحصیلاتش در سال ۱۸۹۰ به نیویوک بازگشت. عکس‌های او در آن زمان اغلب متأثر از شیوه‌های نقاشی‌ سنتی بودند.

 

The Incoming Boat1894- آلفرد- استیگلتس
Incoming Boat 1894
ترمینال ۱۸۹۲-آلفرد- استیگلتس
Terminal 1892

 

اما در سال ۱۹۰۲ استیگلیتس با تشکیل گروه عکاسان جدایی طلب (Photo Secession) که اعضای آن ادوارد استایکن، ادوارد وستون، آلوین لانگ دون، پل استرند و … بودند، تفکری نو و بدیع را در عکاسی آمریکا رواج داد.

عکاسان جدایی طلب معتقد بودند برای اینکه عکاسی هنر باشد، نیازی به استفاده از تکنیک‌های نقاشی‌گونه نیست. آنها به ثبت دقیق دنیای بصری علاقه‌مند بودند و سعی می‌کردند که به طریقی نو به اشیا نگاه کنند. آنچنان که ظرافت‌های بصری در عکس‌شان جلوه پیدا کند.

«آشنایی‌زدایی» که یکی از ویژگی‌های هنر مدرن محسوب می‌شود در عکس‌های آنان قابل پیگیری است.

دستانِ جرجیا اکیفِ نقاش، علاوه بر مهارتشان در نقاشی، زیبایی حیرت‌انگیزی هم داشت. همین امر استیگلیتس را بر آن داشت تا مجموعه عکسی از او بیافریند و زیبایی دستان جرجیا اکیف را بی‌واسطه در مقابل چشمان مخاطبش قرار بدهد.

هر کدام از عکس‌های استیگلیتس اگرچه که تکراری‌اند اما معنایی متفاوت دارند. جایی ما با پیچ و خم آن دستان سر و کار داریم و در آن گم می‌شویم، گاهی برایمان هوس‌انگیز می‌نمایند. گاهی تضادشان با اعمال پخت و پز و دوخت و دوز ما را به فکر فرو می‌برد. گاهی استخوانی و مرده به نظر می‌رسند و گاهی هم‌خوانی‌اش با چرخ یک ماشین کلاسیک تعجب ما را بر می‌انگیزد.

 

جرجیا اکیف ۱۹۳۲- آلفرد- استیگلتس
Georgia Okeeffe 1932
جرجیا اکیف ۱۹۱۹- آلفرد- استیگلتس
۱۹۱۹
۱۹۱۹

 

جرجیا اکیف ۱۹۲۰- آلفرد- استیگلتس
۱۹۲۰-۱۹۲۲
جرجیا اکیف ۱۹۳۱- آلفرد- استیگلتس
۱۹۳۱
جرجیا اکیف ۱۹۳۳- آلفرد- استیگلتس
۱۹۳۳

 

داریوش محمدخانی در اینجا از استیگلیتس نقل می‌کند که «اگر بیننده نیت عکاس را بداند و کشف رمز کند از عکس به سادگی می‌گذرد. پس باید در یک خماری و شک از صریح بودن باقی بماند. درواقع بیننده‌ی عکس خودآگاهش فلج شده و ناخودآگاهش مانند اسبی سرکش شروع به تداعی معانی می‌کند.»

فکر می‌کنم استیگلیتس در مجموعه عکس جرجیا اکیف چنین هدفی را دنبال می‌کند.

 

پینوشت: جرجیا اکیف در سال ۱۹۲۴ با استیگلتس ازدواج کرد.