برچسب: عکاسان جدایی طلب

درباره زندگی مردی که تاریخ عکاسی مدیون اوست!

 

آلفرد استیگلیتس- عکاسی پیکتوریالیستی

 

پیش‌نوشت: تاریخ عکاسی را عکاسان بسیاری رقم زدند، اما در این میان برخی پررنگ‌تر عمل کردند. عکاسانی که پیشرو و پیشگام جنبش‌های هنری بودند. آلفرد استیگلیتس هم یکی از آنهاست. درباره آلفرد استیگلیتس پیش‌تر در اینجا نوشته بودم. اما دراین مقاله می‌خواهم به نقش استیگلیتس در عکاسی هنری بپردازم و در کنار آن بخشی از تاریخ عکاسی را بازگو کنم. این مقاله حاصل آموخته‌های من از کتاب‌های تاریخ عکاسی بیومنت نیوهال، داستان عکاسی لنگفورد و نگاهی به عکس‌های جان سارکوفسکی است. برخی از مطالبی که در گیومه قرار داده شده‌اند از متن کتاب تاریخ عکاسی نیوهال برگرفته شده‌اند.

 چون مقاله کمی طولانیست آن را در قالب یک فایل pdf نیز آماده کردم تا در فرصت کافی بتوانید آن را مطالعه کنید.

لینک فایل pdf ادامه مطلب “درباره زندگی مردی که تاریخ عکاسی مدیون اوست!”

زیباییِ دستانِ جرجیا اُکیف در قاب آلفرد استیگلتس

 

آلفرد- استیگلتس- ۱

 

عکاسان باید یاد بگیرند از اینکه عکس‌شان فقط یک عکس است خجالت زده نشوند.

آلفرد استیگلیتس

 

آلفرد استیگلیتس (ِAlfred Stieglitz) ازجمله عکاسانی بود که نگاه نو و ساختارشکنانه‌‌ای را در دوران حرفه‌ایش دنبال کرد. و از نظر سارکوفسکی همین امر باعث شد که او در دسته‌ی عکاسانی جای نگیرد که پس از مدتی به رکود حرفه‌ای خود می‌رسند.

استیگلیتس پس از پایان تحصیلاتش در سال ۱۸۹۰ به نیویوک بازگشت. عکس‌های او در آن زمان اغلب متأثر از شیوه‌های نقاشی‌ سنتی بودند.

 

The Incoming Boat1894- آلفرد- استیگلتس
Incoming Boat 1894
ترمینال ۱۸۹۲-آلفرد- استیگلتس
Terminal 1892

 

اما در سال ۱۹۰۲ استیگلیتس با تشکیل گروه عکاسان جدایی طلب (Photo Secession) که اعضای آن ادوارد استایکن، ادوارد وستون، آلوین لانگ دون، پل استرند و … بودند، تفکری نو و بدیع را در عکاسی آمریکا رواج داد.

عکاسان جدایی طلب معتقد بودند برای اینکه عکاسی هنر باشد، نیازی به استفاده از تکنیک‌های نقاشی‌گونه نیست. آنها به ثبت دقیق دنیای بصری علاقه‌مند بودند و سعی می‌کردند که به طریقی نو به اشیا نگاه کنند. آنچنان که ظرافت‌های بصری در عکس‌شان جلوه پیدا کند.

«آشنایی‌زدایی» که یکی از ویژگی‌های هنر مدرن محسوب می‌شود در عکس‌های آنان قابل پیگیری است.

دستانِ جرجیا اکیفِ نقاش، علاوه بر مهارتشان در نقاشی، زیبایی حیرت‌انگیزی هم داشت. همین امر استیگلیتس را بر آن داشت تا مجموعه عکسی از او بیافریند و زیبایی دستان جرجیا اکیف را بی‌واسطه در مقابل چشمان مخاطبش قرار بدهد.

هر کدام از عکس‌های استیگلیتس اگرچه که تکراری‌اند اما معنایی متفاوت دارند. جایی ما با پیچ و خم آن دستان سر و کار داریم و در آن گم می‌شویم، گاهی برایمان هوس‌انگیز می‌نمایند. گاهی تضادشان با اعمال پخت و پز و دوخت و دوز ما را به فکر فرو می‌برد. گاهی استخوانی و مرده به نظر می‌رسند و گاهی هم‌خوانی‌اش با چرخ یک ماشین کلاسیک تعجب ما را بر می‌انگیزد.

 

جرجیا اکیف ۱۹۳۲- آلفرد- استیگلتس
Georgia Okeeffe 1932
جرجیا اکیف ۱۹۱۹- آلفرد- استیگلتس
۱۹۱۹
۱۹۱۹

 

جرجیا اکیف ۱۹۲۰- آلفرد- استیگلتس
۱۹۲۰-۱۹۲۲
جرجیا اکیف ۱۹۳۱- آلفرد- استیگلتس
۱۹۳۱
جرجیا اکیف ۱۹۳۳- آلفرد- استیگلتس
۱۹۳۳

 

داریوش محمدخانی در اینجا از استیگلیتس نقل می‌کند که «اگر بیننده نیت عکاس را بداند و کشف رمز کند از عکس به سادگی می‌گذرد. پس باید در یک خماری و شک از صریح بودن باقی بماند. درواقع بیننده‌ی عکس خودآگاهش فلج شده و ناخودآگاهش مانند اسبی سرکش شروع به تداعی معانی می‌کند.»

فکر می‌کنم استیگلیتس در مجموعه عکس جرجیا اکیف چنین هدفی را دنبال می‌کند.

 

پینوشت: جرجیا اکیف در سال ۱۹۲۴ با استیگلتس ازدواج کرد.