بعد از مدتها امروز عکسهای خوبی دیدم. اگرچه که در اینستاگرام پروژهای با عنوان #عکس_خوب_ببینم، راه افتاده و گاهی اگر عکس جالبی ببینم آن را در استوریام میگذارم، اما به هرحال اینستاگرام به عنوان یک شبکه اجتماعی، سریع دیدن و سریع به اشتراک گذاشتن را در ذهن مخاطبان پرورش میدهد و معتقدم بسیاری از عکاسان هم برای به روز نگه داشتن صفحهٔ خود، از کیفیت کارهایشان میکاهند. همین میشود که متأسفانه خیلی وقتها آنجا عکس خوبی پیدا نمیکنم.
امروز در پیِ دنبال کردن خبر یک جشنواره بینالمللی سالانه عکس سیاه و سفید از کودکان به صفحهٔ اصلی سایت رفتم و عکسهای برتر، نامزدها و آنها که شایستهٔ تقدیر بودند را دیدم. آن چنان محو تصاویر شدم که به گمانم یک ساعت یا بیشتر فقط عکس میدیدم.
همه عکسها برای من دلچسب بودند، اما چندتایی را گزینش کردم تا اینجا به اشتراک بگذارم. برای عکسِ آخر یک متن کوتاه هم نوشتم.
Tick, By Elena Balysheva, Russian photographer
The Storm, By Alison Stewart, Australia photographer
Connection, By Milou Krietemeijer Dirks, Dutch photographer
Still to come.., By Natalia Matafonova, Russian photographer
Eternal connection, By Daniel Freitas, Brasilian photographer
Dandelion, By Uliana Kharinova, Russian photographer
میتوانم ساعتها بنشینم و این عکس را ببینم. میتوانم ساعتها غرقِ چشمانی شوم که زیباییِ حیرتانگیزی در آن جریان دارد. میتوانم زمانی طولانی خطوط کشیدۀ این چشمانِ ناب را دنبال کنم، از مچ دست بالا بروم، در میان گیسوانش پیچ و تاب بخورم، چینِ کوتاهِ پیشانی را طی کنم و برای هزارمین بار افسون چشمهایش شوم.
تو با این نگاه چه میکنی؟ تو با این نگاه چه میجویی؟ از من چه میخواهی؟ چشمانم را تنگ میکنم، دقت مضاعفی به خرج میدهم، پیچ و خم چهرهات را بارها و بارها میپایم، لکههای صورتت را میشمارم، خطوط لبانت را لمس میکنم، میخواهم راز چهرهات را کشف کنم، میخواهم به نگاهت چنگ انداخته و به درونت دست بیازم، اما…. اما هربار خالیتر از قبل شدم. هربار که آمدم، بازگشتم به نقطهٔ آغاز. باختم… در قمار چشمانت باختم.