نوشتن و حرف زدن همیشه برای من سخت بوده. نوشتن و حرف زدن از خود سخت تر. این روزها مدام درگیر هستم که درباره خودم بنویسم یا نه. البته که وبلاگنویسی یعنی از خود نوشتن.
اما حجم زیادی از حرف های نگفته دارم که دلم می خواهد همه شان را بنویسم. از زمانی که یاور مشیرفر کتاب گزارش یک قتل را منتشر کرده، وسوسه شدم که چنین کاری بکنم. بنویسم و همه چیز را رها کنم. شاید نامش را بگذارم عبور از رنجها.
وقتی نوشته ها و دردودل های بچه ها را می خوانم بیشتر دلم می خواهد بنویسم. از خودم. فکر میکنم نوشتن تنها راهیست که آدم را از رنج ها می رهاند.
با همه این دلیل ها و پیام ها اما هنگام نوشتن منصرف می شوم و میگویم بگذار برای بعد. اما از این جمله بگذار برای بعد…