یکی از تکلیفهای کلاسی که به تازگی میروم، انتخاب یک موضوع و ساختن یک ماکت پژوهشی از آن است. یعنی در طول هفت هشت هفتهی باقیمانده باید ساختار پژوهشی که میخواهم در آینده انجام بدهم مشخص شود.
اما پیش از شروع فکر میکنم این کار برای منی که پیش از ورود به عکاسی و هنر در بخش علمی فعالیت کردم باید دشوار باشد. چون مدل ذهنی این دو شاخه کاملن با یکدیگر متفاوت است. پژوهش هایی که در هنر انجام میشود عموما کیفی هستند، پاسخهای باز دارند، نمونههایشان تصادفی نیست و … اما در علم شما باید دقیق صحبت کنی، از نمونههای تصادفی استفاده کنی، با اعداد کار کنی و به نتیجه برسی. البته که این به معنای بیدروپیکر بودن پژوهشهای شاخهی هنر نیست. چرا که پژوهشهای آنجا هم باید مستدل باشد و دارای انسجام و همچنین بر مبنای تئوریهایی که معرفی شده. با این حال چرخش به سمت دیگر مشکل است و فکر میکنم من باید بیشتر تلاش و کوشش کنم.
هدف از نوشتن این یادداشت کوتاه هم این است که به خودم کمک کنم این مسیر پژوهشی را ادامه بدهم. چون میدانم که سختیهای راه کم نیست و برای ادامه دادنش باید مصمم عمل کرد. میدانم که پژوهش مورد نظرم شاید یک سال و بیشتر طول بکشد اما میشود ادامه داد و نباید جا زد. نوشتم که برای خودم تعهد ایجاد کنم و آن را نیمه کاره رها نکنم.
پیدا کردن موضوع پژوهش اولین سنگ این راه بود که باید کنار میزدم چراکه موضوع پژوهشیام در وهلهی اول لازم است با دغدغههای عکاسانهی خودم سازگار باشد. سوالی باشد که میخواهم جوابش را پیدا کنم. یا آن را مطرح کنم و به بحث بگذارم.
برای من روابط انسانی اهمیت دارند. همیشه داشتند. شاید به خاطر تیپ شخصیتیام باشد اما میزان همدلیام با آدمها بالاست. در خیابانها به آدمها و رفتار و کردارشان دقیق میشوم و پیش خودم آنها را بررسی میکنم.
اولین جرقهای که به ذهنم خورد با توجه به پیشینهی شخصیتی و کتابهایی که مطالعه کردم (به خصوص این اواخر تاریخ عکاسی) و عکسهایی که دیدم و گالریهایی که رفتم رابطه انسان و مکان، انسان و منظره برایم جذاب آمد. فکر میکنم مناظر به نوعی آینهی انسانها هستند. مخصوصن مناظر شهری که ساختهی خود انسان هستند. خیابانها فضاهای بسته، پاساژها و …. چه رابطهای بین این مناظر و انسان وجود دارد؟
کمی در پایاننامههای عکاسی دانشگاه تهران و ایران داک چند کلید واژه را جستجو کردم. تا حدودی به این مساله پرداخته شده، اما من میخواستم از منظر دیگری به آن نگاه کنم. مجموعه عکس محسن یزدی پور که در نشست نظریه و مکان در گالری محسن توسط بهنام صدیقی به نمایش درآمد برای من جالب بود. محسن یزدیپور از خودش در خیابانهای مختلف تهران عکس گرفته بود و در این خیابانها به دنبال هویت خودش میگشت. خودنگارههایی که در جستجوی هویت فردی او در خیابانها بودند. آنها را اینجا ببینید.
هویت! آیا خیابانها و مناظر روزمره، هویت اجتماعی ما را به نمایش نمیگذارند؟ آیا از عکسهای مناظر روزمره میشود درباره هویت افرادی که در آن رفت و آمد دارند مشخصهای دریافت کرد؟
مثلن همین نمایشگاه خیابان ولیعصر پوشه اول، آیا این خیابان از هویت اجتماعی مردمش صحبت نمیکند؟ یا خیابان انقلاب؟ یا ترمینال جنوب؟
این شد که در این مرحله به این نتیجه رسیدم: بررسی هویت اجتماعی در عکسهای منظرهی عکاسان معاصر.
ترجیحم این است که دوره معاصر را بررسی کنم. شاید لازم باشد این پژوهش را باز هم محدود کنم به خیابان یا مکانی خاص.
حال پرسیدن سوالهای ژورنالیستی میتواند مساله را برای من بازتر کند:
چه عواملی در هویت اجتماعی موثرند؟
با چه رویکردی قرار است به این مساله نگاه کنم؟ من اکنون به رویکرد نشانهشناختی و تحلیلی فکر میکنم.
آثار کدام عکاسان را قرار است بررسی کنم؟
مناظر مورد نظرم میخواهد خیابان باشد، پاساژها، مکان های خاص مثل ترمینال جنوب یا… ؟
نقش عکاس و اصالت قومی یا شهری او آیا بر عکسهایش اثر گذاشته؟
آیا عکاس در ثبت مناظرش جهتگیری اجتماعی خاصی را دنبال کرده؟
این ها سوالهاییست که تا کنون به ذهنم رسیده، البته که به تحقیق بیشتر نیاز است. اما اگر شما هم با توجه به تجربهی بودنتان در مکانها و مناظر شهری سوالهایی به ذهنتان میرسد خیلی مشتاق خواهم بود که برایم بنویسید.
ممنون پریسا جان .استفاده کردیم
درود بر نقشْ زنِ اول
سپاس از نوشته هات که یک به یک خواندنی ست مانند همیشه
میشه آیا به مرور در پرونده ای تاریخ عکاسی و نقش برجسته گانِ عکاسی در ایران رو هم بنویسی؟ البته این تنها یک پیشنهاده و از این نگاه گکفتم که بی گمان شما بهتر می تونی اسکلت بندی و اثرگذاری ها رو شرح بدی در این ماجرا
سپاس
سلام همیدجان ممنون از لطف همیشگی تو
تاریخ عکاسی ایران نیازمند مطالعه است. چون فراز و نشیبهای زیادی رو پشت سر گذرانده. فعلن در حال مطالعه سیر تاریخی عکاسی جهان هستم چون حس کردم دانستن تاریخ عکاسی جهان پیش نیاز هست برای مطالعه عکاسی ایران. در لیست مطالعه هم هست و در آینده بهش میپردازم.
متشکرم از پیشنهادات سازنده ات که به غنای مطالب این سایت کمک میکند.