آیا عکس می‌تواند همه چیز را بگوید؟ (بخش دوم، مجموعه عکس)

 

مجموعه عکس
Opsis Architecture Gallery- USA

 

پیش نوشت: این نوشته طولانی و پُر عکس است، پیشنهاد می‌کنم در فرصت مناسب مطالعه کنید.

در قسمت اول جمله‌ی “عکس به اندازه هزاران کلمه ارزش دارد” را به چالش کشیدیم و پاسخی کوتاه به آن دادیم. گفتیم گاهی عکس‌ها برای اینکه مفهوم خود را کامل‌ منتقل کنندبه زیرنویس نیاز دارند. طریقه‌‌ی نوشتن زیرنویس را هم آنجا مورد بحث قرار دادیم.

با این حال دوباره می‌توان به پرسش آغازین برگشت. آیا عکس و زیرنویس به تنهایی کافی هستند؟ عکس گزینش یک قاب است از میان هزاران قاب. عکس تکه‌ای از زمان را بسته‌بندی می کند. بخشی از مشکل نارسایی‌ عکس‌ها را می‌توانیم با زیرنویس حل کنیم. اما مشکل گزینش قاب را چطور؟ مشکل لحظه‌ای بودن عکس را؟

گاهی ما برای رساندن منظور و هدف‌مان لازم است سیر تحول زمانی یک رویداد را نشان بدهیم. باید داستان سرایی کنیم. ابعاد مختلف یک رویداد یا پدیده را گزارش کنیم. نمی‌توانیم همه حرف‌های خودمان را در قالب زیرنویس بیان کنیم. در آن صورت کتاب یا مقاله می‌نوشتیم. عکاس نمی‌شدیم!

درواقع اینجاست که اهمیت مجموعه عکس مشخص می‌شود.

عکاسان پس از مدتی که در کار خود پیش می‌روند دوست دارند مجموعه عکس درست کنند. چون احساس می‌کنند مفاهیم، موضوعات و دغدغه‌های ذهنی‌شان را نمی‌توانند با تک عکس به تصویر بکشند.

در تعریف مجموعه عکس باید دقت فراوانی به خرج داد. آیا مجموعه عکس را از حیث تعداد مجموعه عکس می‌خوانیم؟ فرق مجموعه عکس با آلبوم عکس چیست؟

روشن است که شماری عکس از یک رویداد بیشتر شبیه یک آلبوم تصویریست تا یک مجموعه.  برای آنکه مخاطب در جریان موضوع قرار بگیرد و احساس سردرگمی و ابهام نکند و یا اسیر قاب‌های تکراری نشود مجموعه عکس باید از ساختار و منطق مشخصی پیروی کند.

 به بیان اسماعیل عباسی بسیاری از مجموعه‌ها لکنت بیان دارند. نه روایت درستی دارند، نه چیدمان منطقی و نه شرح عکس.

 

در شکل کلاسیک عکاسی خبری و مستند، مجموعه عکس‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند:

۱- گزارش تصویری

۲- مقاله تصویری

۳- داستان تصویری

گزارش تصویری

در گزارش تصویری عکاس قرار است که یک رویدادی را گزارش کند. آنچه که در گزارش تصویری اهمیت دارد توجه عکاس به جنبه‌های مختلف رویداد یا موضوع است. درست مثل یک گزارش نوشتاری باید بخش‌های مختلف بررسی شود و برای مخاطب ابهامی پیش نیاید. خلاصه در گزارش تصویری نباید نکته‌ای جا بماند.

برای مثال عکسی که در بخش اول از لوییس پاین دیدیم، یکی از عکس‌های گزارش تصویری اعدام محکومان قتل آبراهام لینکلن بود که توسط الکساندر گاردنر عکاسی شد. این مجموعه عکس را می توانید اینجا ببینید.

نمونه‌ای دیگر، گزارش تصویری من از دورهمی متممی‌هاست که اردیبهشت ۹۶ در هتل پارسیان تهران برگزار شد. آنجا بود که من برای اولین بار دوستان متممی‌ام را دیدم و از آن‌ها عکس گرفتم. شاید اکنون که یک سال و چند ماه از این رویداد گذشته، این گزارش تصویری بیشتر جنبه مستند داشته باشد تا خبری. ( این گزارش کامل نیست، درواقع اولین تجربه‌ی من در این زمینه بود، اما دیدن آن می‌تواند ما را با گزارش تصویری آشنا کند)

 

مجموعه عکس-متمم-۱
دورهمی متممی‌ها- ورودی هتل پارسیان

 

مجموعه عکس- متمم- ۲
یک فضای زیبا و آرامش بخش برای بحث‌های متممی‌ها

 

مجموعه عکس- متمم- ۳
در پارت اول که پیش از زمان ناهار بود حسن کشاورز، جواد بانشی، یاور مشیرفر به بحث پرداختند.
مجموعه عکس- متمم- ۴
در پارت اول دوستان کتاب‌هایی را به هم هدیه دادند. راست: یاور مشیرفر، شاهین کلانتری
کتاب معرفی شده: شور زندگی داستان زندگی ون‌گوگ
مجموعه عکس- متمم-۵
پارت ناهار، سجاد سلیمانی و دوستان دیگر
مجموعه عکس- متمم- ۷
در پارت پس از ناهار معصومه شیخ‌مرادی به جمع ما اضافه شد. سمت راست دوست سجاد سلیمانی(نامش را فراموش کردم)
مجموعه عکس- متمم- ۶
پارت پس از ناهار، با حضور بیشتر دوستان گرم گفتگو شدیم. از راست: یاور مشیرفر، پویا شیخ حسنی، امین آرامش، جواد بانشی، جواد عزیزان
مجموعه عکس- متمم-۸
جمع متممی‌ها، در یک روز به یادماندنی. از راست: معصومه شیخ مرادی، نیلوفر کشاورز، شاهین کلانتری دوست سجاد سلیمانی، سینا آقااحمدی، یاور مشیرفر، جواد عزیزان، پویا شیخ حسنی، امین آرامش، جواد بانشی، نشسته راست: سجاد سلیمانی، دانا مردوخی، حسن کشاورز

مقاله تصویری

گاهی عکاس در مقام گزارشگر صرف نیست، بلکه علاقه مند است درمورد موضوعی پژوهش و تحلیل کند. درواقع یک پدیده اجتماعی یا سیاسی را بازتاب می‌دهد. البته لازم نیست که آن پدیده، یک معضل جهانی باشد بلکه می‌تواند مربوط به اقلیم خود عکاس باشد.

برای مثال نیوشا توکلیان، عکاس آژانس مگنوم، در مجموعه عکس تعطیلات شمال، تفریحات ایرانی‌ها را نشان می‌دهد. او اینجا در مقام یک گزارشگر صرف نیست، او با چیدمان خاص و مورد نظرش، پوشش زنان و مردان، تفریح‌هایی که مردم ایران کنار دریا دارند، خوراکی‌های مصرفی‌شان از جمله قلیان و … را به تصویر می‌کشد. با توجه به بیانیه‌اش، که در آن به نبود کلاب‌ها، بارها، الکل و پوشش بانوان اشاره مستقیم می‌کند، می توان نگاه انتقادی‌اش را به وضوح دریافت. او با این مجموعه عکس خواسته پرسشی را مطرح کند و مخاطبش را به فکر فرو برد. (مجموعه عکس کامل را در اینجا ببینید)

اما مجموعه عکس دیگری هم وجود دارد که از نمونه‌های درخشان و بارز مقاله تصویری است. «سیاره گرسنه: دنیا چه می‌خورد؟» از مجموعه عکس‌های بی‌نظیریست که پیتر مِنزِل (Peter Menzel) آن را تهیه کرده است.

در این مجموعه عکس پیتر منزل به کشورهای مختلف جهان سفر کرده، و مواد مصرفی یک خانواده را در طول یک هفته مقابل اعضای آن خانواده گذاشته و سپس عکس گرفته است.

در زیرنویس عکس‌ها غذاهای مورد علاقه و هزینه هفتگی آن‌ها آورده شده. و عکاس با این کار شکاف چشمگیری که میان وضعیت تغذیه خانواده‌ها در سراسر جهان وجود دارد را به تصویر می‌کشد. اسماعیل عباسی مقایسه تأمل‌برانگیزی انجام داده:

«برای مثال نروژ با مصرف ۷۱/۷۳۱ دلار و چاد با مصرف ۲۳/۱ دلار در دو سوی این طیف قرار دارند. هزینه غذای یک خانواده نروژی در یک هفته برابر است با هزینه غذای نزدیک به یازده سال و نیم یک خانواده در چاد!»

 

hungry planet5-مجموعه عکس
نروژ: خانواده گلاد اوستنسن
مصرف هفتگی: ۷۳۱/۷۱ دلار
غذاهای مورد علاقه: گوشت آب‌پز، ساندی میوه‌ای، آب‌گوشت صدف، بستنی

 

hungry planet2-مجموعه عکس
آلمان: خانواده ملاندر، بارگته هیده
مصرف هفتگی: ۵۰۰.۰۷ دلار
غذاهای مورد علاقه: سیب‌زمینی سرخ شده با پیاز، ژامبون و ساردین، رشته فرنگی با تخم مرغ
hungry planet1-مجموعه عکس
کویت: خانواده حقان، شهر کویت
مصرف هفتگی: ۲۲۱.۴۵ دلار
غذاهای مورد علاقه: بریانی با برنج باسماتی
hungry planet5-مجموعه عکس
ژاپن: خانواده اوکیتا، شهر کودایرا
مصرف هفتگی: ۳۱۷/۲۵ دلار
غذاهای مورد علاقه: ساشامی، میوه، کیک، چیپس. سیب‌زمینی
hungry planet3-مجموعه عکس
چاد: خانواده ابوبکر، اردوگاه برید جینگ
مصرف هفتگی: ۱.۲۳ دلار
غذاهای مورد علاقه: آبگوشت با گوشت گوسفند

برای دیدن مجموعه کامل اینجا کلیک کنید.

عکس های پیتر منزل و زیرنویس‌هایش مو را به تن آدم سیخ می‌کنند! اما اگر در آنها دقت کنیم، صحنه‌ی دلخراشی را نمی بینیم. پیتر منزل درباره فقر و شکاف طبقاتی صحبت می‌کند اما آیا کودکی گرسنه که پوست به تنش چسبیده باشد را می‌بینیم؟ آیا عکس‌های پیتر منزل با تکنیک‌های خاص ژورنالیستی ثبت شده است؟ آیا مانند عکس‌های برگزیده‌ی ورلد‌پرس فوتو لحظه‌ای هولناک را به ما نشان می‌دهند؟ خیر.

اگر چه دامنه‌ی کاری پیتر منزل وسیع بوده و بدون شک این پروژه‌ هزینه‌‌ی بالایی هم به دنبال داشته اما این عکس‌ها مانند برخی از عکس‌های ژورنالیستی و جشنواره‌ای ثبت یک صحنه‌ی کریه‌انگیز نیست.

در طول تاریخ عکاسی، عکس‌های فقر زیاد دیدیم. نمونه‌ی مشهورش عکس کوین کارتر است از کودکی سیاه‌پوست که دچار سو‌ءتغذیه شده و کرکسی که آن طرف‌تر به انتظار او نشسته. البته که عکس در زمان خودش اثرگذار و بحث‌برانگیز بود. اما قرار است چه قدر از این عکس‌ها ببینیم؟ آیا ما هر روز توسط اخبار با این عکس‌ها و صحنه‌ها بمباران نمی‌شویم؟

سوزان سونتاگ در کتاب درباره عکاسی می‌گوید:

«تصاویر بی‌شمار از بدبختی و بی‌عدالتی در سراسر جهان، همگان را با شقاوت و ظلم آشنا کرده چیزهای وحشتناک را به چیزهای عادی تبدیل کرده- به چیزهایی آشنا، دور از ما (“این فقط یک عکس است”) و اجتناب نا‌پذیر. […] عکاسی “متعهد” به همان میزان که باعث بیداری وجدان شده، آن را به خواب عمیقی نیز فرو برده است.»

فرض کنید نمایشگاهی برپا شده و تمامی عکس‌های پیتر منزل در آنجا به نمایش درآمدند. شما وارد این نمایشگاه می‌شوید، عکس‌ها را می‌بینید، به تفکر واداشته می‌شوید و وقتی از این نمایشگاه بیرون می‌آیید گویی کسی به صورت شما سیلی زده است. باز هم تکرار می‌کنم ما تصویر هول‌انگیزی ندیدیم، اما ذهنیت عکاس، اندیشه‌ی او، پرسش قدرتمند او، دنیا چه می‌خورد؟ نمی‌تواند ما را بی‌تفاوت بگذارد.

داستان تصویری

همانطور که از نامش پیداست عکاس در داستان تصویری داستان‌سرایی می‌کند. بنابراین مجموعه عکس‌ها مانند یک داستان باید شروع، گره‌افکنی، گره گشایی و پایان داشته باشند. البته در برخی از مجموعه‌ها گره افکنی وجود ندارد. اما مهمترین نکته‌ای که در داستان تصویری باید به آن توجه کنیم، سیر زمانی و توالی عکس‌هاست. در داستان تصویری عکس‌ها نمی‌توانند به دلخواه پس و پیش بشوند چون سیر داستانی بسیار اهمیت دارد.

نمونه‌های زیادی از داستان تصویری می‌توان یافت، برای مثال رشد فرزند یا مراحل پیشرفت یک بیماری، از جمله موضوعات مورد استفاده عکاسان هستند.

در انتها چند نکته‌ی مهم:

امروزه، این دسته بندی‌ها اگرچه متداول‌اند اما مرز پررنگ و شفافی میانشان نیست. یک گزارش تصویری می‌تواند داستان هم باشد. یا یک مقاله تصویری می‌تواند گزارش هم بدهد. به ویژه آنها بیشتر در شاخه‌ی مستند و خبری مورد بررسی قرار می‌گیرند تا ژانرهای دیگر عکاسی.

نوشتن زیرنویس یک اصل مهم در مجموعه عکس‌هاست و حتمن باید رعایت بشود.

تعدادی عکس وقتی مجموعه به شمار می‌روند که سیر منطقی و شفاف داشته باشند. و به نوعی بتوانند مقصود عکاس را بیان کنند.

یادمان باشد که اولین کارکرد عکس دادن اطلاعات است و عکس نباید در این مورد عقیم بماند.

 

پینوشت یک: برای دیدن عکس‌ها از فیلترشکن استفاده کنید.

پینوشت دو: این یادداشت حاصل آموخته‌های من از کتاب «مجموعه عکس چیست؟» نوشته‌ی اسماعیل عباسی و کلاس عکاسی مستند مهدی وثوق‌نیا است.

 

 

4 thoughts on “آیا عکس می‌تواند همه چیز را بگوید؟ (بخش دوم، مجموعه عکس)

  1. به حق که کارآمد می نویسی پریسای حسینی. مرحبا
    در میان بخش یک و دو، گریزی پیش آمد و نظر به درد دیگران را می خواندم. خواندن بخش دو پس از آن کتاب بسیار لذت گیرا تر شد. سپاس از زمان و انرژیی که میگذاری. صد درود

    1. کتاب نظر به درد دیگران را دیده بودم اما فرصت نشده بود که آن را بخوانم. امروز در لیست خوانش گذاشتم. با توجه به ریویوهایی که از گودریدز دیدم به نظرم شبیه کتاب مشهورش درباره عکاسی آمد. چون آنجا هم سانتاگ خیلی به عکس های فجیع خبری و ژورنالیستی از وقایع هولناک نقد وارد می‌کند. اما با این حال حتمن آن را خواهم خواند. راستش فکر می کنم درباره عکاسی را هم باید یک بار دیگر بخوانم.
      خیلی خوشحالم که نوشته‌هایم علاوه بر اینکه به خودم در یادگیری بهتر کمک می‌کنند، برای دیگران هم کارآمدند. ممنونم از بازخوردت و کتابی که معرفی کردی و سبب شد بیشتر درباره‌اش بخوانم.

  2. من که تو عکس‌ خانواده ابوبکر بنده خدا اثری از گوشت گوسفندی ماده اصلی غذای مورد علاقه‌شون ندیدم یخچال هم که فکر نمی‌کنم تو چادر داشته باشند چون کابل برقی اون دوروبرا نمی‌بینم. یاد همه غذاهای مورد علاقه‌ام افتادم.

    منم می خواستم یه عکس همین مدلی بگیرم بفرستم برای این آقای پیتر منزل ولی یه نگاه که به یخچالم انداختم و بعدشم با دلار حساب کتاب مخارج هفتگیم رو که کردم پشیمون شدم راستش عرق ملیم اجازه نداد با آبروی ایران و ایرانی بازی کنم. الانم دارم یازده ستاره سالار عقیلی رو با غرور گوش میدم و با لذت فلافلمو گاز می‌زنم.

    راستی برای دیدن مجموعه کامل عکس‌های پیترثیل اونجا رو کلیک کردم سایت باز میشه ولی عکس‌ها رو نشون نمیده. بقیه عکس‌های اون اعدامی‌هام که گفتی همینجوری باز نشدن. سرچم کردم در مورد این مسئله ولی چیزی دستگیرم نشد.

    1. درباره مجموعه عکس، توضیحاتش فکر می‌کنم در سایت Timeباشه، ( وقتی فیلترشکن رو روشن کنی، عکس‌ها دیده میشه (در هر دو مورد)، عبارت what the world eats یا Peter Menzel رو هم اگه سرچ کنی در قسمت image گوگل عکس‌ها میاد، اما بدون زیرنویسن) تا اونجایی که من از تایم خوندم و یادمه، اونا تو کمپ اردوگاهی زندگی می‌کنن. و خب قاعدتن غذای مورد علاقه‌شون لزومن اون چیزی نیست که می‌خورن.
      اتفاقن وقتی اولین بار دنبال مجموعه کامل می‌گشتم، داشتم فکر می‌کردم از ایران هم عکس گرفته یا نه که دیدم نیست. با خودم فکر می‌کردم کاش ایران هم می‌اومد. اما خب احتمالن دلایلی داشته که خیلی به خاورمیانه سر نزده و تنها به کویت و مصر بسنده کرده!
      اسم فیلترشکن رو که آوردم، خندم گرفت. احتمالن اونایی که تو چاد زندگی می‌کنن مجبور نیستن عکس‌های خودشون رو با فیلترشکن ببینن! بگذریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *