برچسب: فتوشاپ

دنیای جدید، دنیای واقعاً جدید!

دنیای جدید-نقش اول

 

یک: عکس بالا را نگاه کنید.

شاید چند سال پیش یک ادیتور حرفه‌ای که تسلط نسبی به فتوشاپ داشت پس از دو یا سه ساعت می‌توانست این عکس را به بهترین شکل ویرایش کند. اما من در زمانی کمتر از پانزده دقیقه عکس را ویرایش کردم:

 

دنیای جدید- نقش اول

 

نمی‌گویم روتوشی که من انجام دادم استاندارد است، نه اصلا استاندارد نیست اما حدس می‌زنم مورد قبول اکثریت باشد. درواقع کاری که در آتلیه‌ها انجام می‌دهند چیزی شبیه به همین کاریست که من کردم. (البته من ویرایش‌های آتلیه‌ای را عموماً قبول ندارم و به نظرم این ادیت بهتر است)

نرم ‌افزار portrait pro که من از آن استفاده کردم، اصلاً نرم‌افزار پیچیده‌ای نیست. و نیاز به تسلط ندارد. در واقع این عکس اولین تجربهٔ کار من با این نرم‌افزار است. من فقط اسلایدرها را جابجا کردم. همین. قطعا شما هم می‌توانید به راحتی عکس را بهتر از من ویرایش کنید.

ویژگی این نرم‌افزار و برتری‌اش نسبت به مدل‌های مشابه‌اش در بازار، توجه به جزییات و تکنیک‌های جزیی‌ است. برای مثال شما وقتی با این نرم‌افزار مژه‌ها را میک‌آپ می‌کنید می‌توانید نوع بافت را هم انتخاب کنید. این نرم‌افزار گزینه‌های فراوانی پیش روی شما می‌گذارد، به صورتی که گاهی باید در چهره زوم کنید تا متوجه تغییرات بشوید. اعتراف می‌کنم با آنکه چنین نرم‌افزارهایی را پیش‌ از این دیده بودم (Nic Collection ) اما باز هم شگفت‌زده شدم.

دو: یک سال پیش وقتی در کلاس فتوشاپ ساسان پناهی شرکت کرده بودم، ایشان در یکی از جلسات به همین موضوع اشاره کردند. در حوزه چاپ و گرافیک هم می‌توان دستگاه‌ها و نرم‌افزارهای مشابه را دید که تنها لازم است دستورالعمل‌اش را به یک نفر که متخصص نیست و از چاپ و گرافیک سردرنمی‌آورد بدهی و نتیجه‌ای رضایت‌بخش بگیری.

سه: می‌دانم حرفم خیلی تکراریست. می‌دانم بارها شنیده‌اید که در دنیای ما همه چیز دارد سریعتر پیش می‌رود و بدون آنکه نیاز به تخصص چندانی داشته باشی می‌توانی به راحتی کارهایی را انجام دهی که استادان و پیش‌کسوتان حرفه‌ای پیش از تو ساعت‌ها برای انجام دادنش وقت صرف می‌کردند. اپلیکیشن‌هایی هستند که در کمترین زمان ممکن بهترین گزینه‌ها را در اختیارت قرار می‌دهند و مهمتر از همه اینکه محیط کاربریشان جذاب، ساده و لذت‌بخش است. اما من هر بار که با چنین اتفاقاتی رودرو می‌شوم واقعاً حیرت می‌کنم. از پارامتر‌هایی مثل سرعت و زمان که دیگر با معادلات فیزیکی من قابل سنجش نیستند.

چهار: شاید اکنون می‌توانم نقاشان قرن هجدهم را درک کنم که چگونه به شگفت آمدند وقتی دریافتند یک دستگاه منظره‌یاب ماشینی می‌تواند کاری که آنها در چند روز مشغولش بودند را در ظرف چند ساعت دقیق‌تر از خودشان ثبت ‌کند. اعتراف می‌کنم که همچون آنان حس خوبی نسبت به تکنولوژی دنیای جدید ندارم. وقتی آدم فکر می‌کند که یک نرم‌افزار می‌تواند کاری که ساعت‌ها زمان می برد را در چند دقیقه فشرده کند، اگرچه جذاب است اما انگار دیگر خودش را فاعل نمی‌داند.

‌در آن زمانه برخی از نقاش‌ها فکر می‌کردند دوره‌شان سرآمده است و عکس جای طرح های نقاشی را می‌گیرد. به همین دلیل در مقابل آن موضع گرفتند و عکاسی را هنر نمی‌دانستند. معتقد بودند آن چیزی ارزشمند است که مستقیماً ساختهٔ دست بشر باشد نه ماشینی، اما بعدها ثابت شد که دست‌ساز بودن ارزش ایجاد نمی‌کند.

نقاشی همچنان پابرجا ماند و عکاسی هم آرام آرام پا گرفت. و چیزی که این میان عامل ماندگاری در دنیای مدرن شد، نه دست‌ساختهٔ او که ذهن خلاقش بود. به قول چخوف (و با اندکی تغییر) آن چیزی که ما را در قلمرو دنیای جدید صاحبخانه می‌کند و نه کارگر، خلق و آفرینش است.

 

حرفه‌ای‌گری در فتوشاپ با ساسان پناهی

مدتیست در کلاس فتوشاپ ساسان پناهی شرکت کردم و افتخار شاگردی او را دارم. به گفته خودش اکنون هجدهمین سالیست که از ورود او به حوزه یادگیری و آموزش نرم‌افزارهای گرافیک می‌گذرد. هرچند که کلاس‌مان به اتمام نرسیده اما در همین مدت کوتاه نکات فراوانی را از او یادگرفتم. جدای از علاقه‌ای که به او دارم معتقدم ساسان پناهی از جمله آدم‌های حرفه‌ای در زمینه‌ کاری خودش است و ترجیح دادم دلایلی که برای این ادعا دارم را در مطلبی جداگانه بنویسم:

۱- او همیشه در حال یادگیری ست. می‌گوید هیچ گاه امر یادگیری برایش متوقف نمی‌شود. معتقد است فتوشاپ دریای بزرگیست که هرچه بیشتر یاد بگیری بازهم نکته‌ی جدیدی برای یاد گرفتن می‌یابی. چند روز پیش در کلاس با ذوقی مثال زدنی گفت یک تکنیک کاملا جدید را یاد گرفته و آن را برایمان توضیح داد.

۲- علاوه بر این همیشه ما را به سوال پرسیدن ترغیب و تشویق می‌کند و بر این باور است که اگر جواب را بلد باشد یاد می‌دهد و اگر بلد نباشد می‌رود یاد می گیرد.

۳- اولین جلسه کلاس در اوایل صحبت‌هایش به کتاب ست گادین اشاره کرد. و تجربه اش را از خواندن آن کتاب بیان کرد: در مسیر یادگیری آنچه می‌خواهیم در آن حرفه‌ای شویم یک شیب وجود داردکه آدم‌های بسیاری را از ادامه مسیر منصرف می‌کند. جزو آنها نباشید. سختی‌های زیادی در مسیر هست و باید آن را تحمل کرد و از ادامه دادن نترسید. به ما پیشنهاد کرد این کتاب را بخوانیم که در همان لحظه من با ذوق و شوق گفتم این کتاب را خوانده‌ام.

راستش را بخواهید آدم‌هایی که شیب ست گادین را خوانده‌اند در یک دسته جدا در ذهن من دسته بندی می‌شوند:)

۴- هرچند هجده سال زمان کمی نیست اما برای من بسیار جالب بود که او در  زمینه گرافیک بسیار می‌داند. خودش می‌گوید به تئوری خیلی علاقه مند است و قطعا دانش کم نظیرش در فتوشاپ از مطالعه شبانه ‌روزی بدست آمده است. درباره وجه تسمیه اسم‌ها، علت ترتیب پنل‌ها، تاریخچه و سیر تحولاتی که بوجود آمده و… واقعا بودن در کلاسش و یادگرفتن از ایشان لذت بخش است.

یا مثلا جایی اشاره کرد برای اینکه با چاپ و امورات آن آشنا شود، چند سال در چاپخانه کار کرده یا حتی برای بهبود مهارت خود در ویرایش پرتره کلاس آرایشگری رفته است.

اما مهمترین دلیلی که من را به نوشتن این مطلب ترغیب کرد چه بود؟

۵- جلسه اول کلاس مشخص شد از پنج نفر هنرجویی که در کلاس حاضر هستیم، سه نفر در فتوشاپ صفر هستند و دو نفرمان از جمله خودم فتوشاپ را به صورت خودآموخته یاد گرفتیم و تا حدودی با آن آشنا هستیم. جلسه بعد گفت این‌گونه نمی‌شود. اگر بخواهد کلاس را از صفر شروع کند برای ما کلاس بیهوده می‌شود و در غیر این صورت آن سه نفر دیگر متوجه تمام مباحث نمی‌شوند. بعد از نظرات و بحث‌ها ایشان پذیرفتند کلاس را تفکیک کنیم. یعنی برای ما دو نفر یک کلاس سطح بالاتر و برای آن سه نفر از پایه آموزش دهند. این حرکت برای من خیلی قابل احترام بود. بدون آنکه هزینه اضافی بدهیم ایشان به جای دو ساعت چهارساعت آموزش را پذیرفتند.

هرچند در کلاس که صحبت می‌کردیم گفتم آموزشگاه در توضیح این درس نوشته بود: “فتوشاپ با عکاسان” و مباحث مطرح شده هم مباحثی نبود که بیان کند قرار است ما از ابتدا همه چیز را یاد بگیریم. به همین دلیل من ثبت نام کردم، کاش آموزشگاه دقت بیشتری در معرفی و ثبت نام هنرجویان داشت. او هم پذیرفت و گفت دقیقا همینطور است که شما می‌گویید اما متاسفانه آموزشگاه در این امر سهل‌انگاری کرده است. و اکنون راه‌ دیگری هم نداریم. من نمی‌خواهم کلاس برای کسی بیهوده باشد. شما هزینه کردید.

من فکر می‌کنم اگرچه برند شخصی ساسان پناهی در محیط ‌های آموزشی بسیار معتبر است و می‌توان آن را یکی از دلایل مهم این اتفاق دانست اما در کل تعهد کاری و اهمیتی که برای هنرجویانش قائل است را نباید فراموش کرد.

خوشحالم که در کلاس او شرکت کردم و قطعا در پایان کلاس با هدیه‌ای مانند یک کتاب از او قدردانی خواهم کرد. هرچند که برای کسی که چیزی به تو آموخته باشد هیچ هدیه ای قابل تصور نیست.

در تمام این مدت نوشته‌ی محمدرضا شعبانعلی با عنوان حرفه‌ای گری مصداق‌های ساده هم دارد در ذهنم بود.

سری مطالب نگاه عکاسان