برچسب: برایان پترسون

دید خلاقانه در عکاسی

فکر می کنم کمتر کسی است که وارد دنیای عکاسی شده باشد اما نام برایان پترسون را نشنیده باشد. برایان پترسون عکاس خوش نام و آوازه ایست که بیش از ۳۵ سال در این زمینه فعالیت می کند. او علاوه بر کسب جوایز متعدد و کار با شرکت های معتبر و چاپ آثارش در مجلات مشهور، کتاب های پرفروشی نیز منتشر کرده است که اکثر کتاب های وی به زبان های متعدد ترجمه شده اند.

برایان پترسون اکنون ورک شاپ های زیادی در جهان برگزار می کند(+) و همچنین او موسس مدرسه مجازی عکاسی است که در آن به همراه گروهی از دوستانش کلاس های متفاوتی در زمینه عکاسی و فتوشاپ برگزار می کند.(+)

به بهانه معرفی این عکاس می خواهم در این قسمت از سری مطالب نگاه عکاسان کتاب دید خلاقانه در عکاسی ِ او را که به تازگی مطالعه کردم معرفی کنم.(+)

این کتاب که نشر پشوتن آن را منتشر کرده و مترجم آن محمدرضا شهبازی است، به نظر من از بهترین مراجع برای یک عکاس مبتدیست. در مقدمه این کتاب برایان پترسون به بزرگترین مشکلی که یک عکاس با آن روبروست یعنی “ناتوانی در دیدن” اشاره می کند و سپس ترکیب بندی را در رتبه دوم توانمندی های لازم برای یک عکاس قرار می دهد.

همچنین وی معتقد است که بهترین لنزها و کاربردی ترین برنامه های ویرایش عکس تاثیر اندکی بر عنصر خلاقیت دارند: «خلاقیت عنصر حیاتی است که می تواند یک عکس معمولی را از یک عکس خارق العاده متمایز کند»

او در این کتاب تمام روش های محافظه کارانه که یک عکاس مبتدی با آن روبروست را به چالش می کشد. معتقد است عکاس باید دید لنزهایش را کشف کند و در این راه جسارت به خرج بدهد. برای مثال میگوید «اگر فکر دراز کشیدن روی پیاده رو برایتان ناراحت کننده است چگونه خواهید توانست نمای یک پیاده روی شلوغ را به تصویر بکشید؟»

این مشکل از نظر او در روند عکاسی یک جایی سر بیرون می آورد و جلوی عکاس را می گیرد. شاید حتی سبب شود که عکاس حرفه اش را کنار بگذارد. اما تمرین و جسارت دو مولفه ای است که می تواند به عکاس در این مسیر کمک کند.

درواقع به طور کلی شما با یک کتاب که درباره تکنیک های عکاسی یا تکنیک های خلاقیت صحبت کند مواجه نمی شوید. همانطور که خود برایان پترسون تاکید دارد در این حرفه هیچ دستورالعمل و فرمولی وجود ندارد و همه چیز به مشاهده و فکر مربوط است.

در این کتاب برایان پترسون از تجربه های خودش در این زمینه صحبت می کند، بر عنصر داستان گویی در عکاسی تاکید می کند، اجزا دیزاین را معرفی می کند، به ترکیب بندی های مشهور اشاره می کند، از جادوی نور صحبت می کند و در تمام این مباحث تمرین هایی را برای کشف نقطه دیدهای متمایز به شما پینهاد می کند با این حال او در هر قسمت تاکید دارد شما می توانید شما می توانید قواعدی که او به کار بردم را بشکنید. تنها نکته پر اهمیت در دید خلاقانه، جسارت و تمرین شماست.

در این کتاب برای هر مبحث و هر نکته ای که از آن صحبت می شود چند عکس به عنوان نمونه همراه با مشخصات لنز آورده شده است که همین امر کمک شایان توجه ای به درک بهتر مفاهیم می کند.

در پایان کتاب او بار دیگر توصیه طلایی اش را برای خوانندگان کتابش بازگو می کند تا اهمیت آن را بیشتر جلوه دهد:

 «دنیا را از نقاط برتر جدیدی نگاه کنید»

در ادامه چند عکس از کارهای او و لینک های مفید را می گذارم:

وبسایت برایان پترسون

اینستاگرام برایان پترسون

School of Photography

مشاهده گر با حوصله

دوربین ابزاری است که به افراد یاد می دهد چگونه بدون دوربین ببینند.

دوروتی لانگ

همانطور که قبلا اشاره کرده بودم،(+) نخستین درسی که لازم است یک عکاس قبل از یادگیری تکنیک ها و ترفندها بیاموزد، هنر نگریستن و به عبارتی مهارت مشاهده کردن است. بعد از طرح این مساله اولین سوالی که احتمالا به ذهن می رسد اینست: چگونه خوب ببینیم یا چگونه این مهارت را در خودمان تقویت کنیم؟

برایان پترسون از عکاسان برجسته جهان در کتاب دید خلاقانه در عکاسی می گوید قبل از ظهور  دوربین دیجیتال او باید برای ثبت عکس ها و نتیجه نهایی کارهایش تقریبا ۲۴ ساعت صبر می کرد. این انتظار کشیدن این درس را به او داد که برای مشاهده کردن و عکس گرفتن وقت بسیاری بگذارد. سوژه را از زوایای متفاوت نگاه کند، گاهی به پس زمینه عنصری اضافه یا کم کند تا در نهایت کمترین اشکال را در عکس هایش داشته باشد.

او اشاره می کند امروزه ظهور دوربین های دیجیتال در عرصه عکاسی و همچنین نرم افزارهای ویرایشی قدرتمند مانند فتوشاپ، عکاسان را بی حوصله تر کرده است. آن ها ترجیح می دهند یک ترکیب بندی معمولی ثبت کنند و در نهایت با فتوشاپ عناصر را کم یا اضافه کنند و مشکلات عکس را بپوشانند.

به اعتقاد من بیحوصلگی از جمله عواملی است که سبب ضعف مهارت مشاهده در عکاسی می شود. به بیان دیگر عکاس بیش از آنکه بر چشمان و ذهن خودش اتکا کند، به ابزار های ویرایشی و تجهیزات وابسته می شود. به طوری که اگر ابزارهای ویرایشی و تجهیزات دیجیتال را از او بگیریم قادر به خلق یک عکس با ترکیب بندی مناسب نخواهد بود.

همانطور که در مطالب قبلی اشاره کردم هنر نگریستن تنها به محدود به عکاسی نیست. در زندگی، در لابلای روزمرگی ها هم می توان با خوب دیدن لذت مضاعفی را تجربه کرد. یک مشاهده گر حرفه ای در زندگی هم حوصله به خرج می دهد. از کنار اتفاقات به ظاهر بی اهمیت به راحتی نمی گذرد و سعی می کند آن ها را با زاویه دیدِ متفاوتی بنگرد.

از تازه ترین مثال ها در این زمینه می توان به مطلب اخیر محمدرضا شعبانعلی اشاره کرد. او تقریبا یکی دو ساعت از صبح یک روز خردادماه را با کلاغ ها گذرانده و به دقت زندگی آن ها را مشاهده کرده است. مطلب او این نکته را برای من یادآوری می کند که برای تقویت مهارت مشاهده نیاز به حضور در طبیعت مسحورکننده نداریم، از لابلای همین روزمرگی ها هم می توان با دقت نظر بیشتری محیط اطرافمان را کاوید و رمز و راز های طبیعت را کشف کرد.

به نظر من در هر حرفه و سطحی که باشیم، مهارت مشاهده جز نخستین مهارت هاییست که باید مورد توجه قرار بگیرد. چه اینکه در کودکی هم با دیدن توانستیم دنیای اطرافمان را بازشناسیم و آن را تجربه کنیم و این مهارتی است که تا پایان عمر نیازمند توجه و پیشرفت خواهد بود.