یادداشتی بر فیلم همسرایان عباس کیارستمی

 

همسرایان- عباس کیارستمی- نقش اول

 

پیش‌نوشت: در این یادداشت قسمت‌هایی از فیلم بازگو می‌شود.

همسرایان از فیلم‌های کوتاه عباس کیارستمی است که مانند بسیاری از فیلم‌های دیگرش فیلم مهربانی‌ است. مهربانی‌ای که بیش از همه، در انتخاب نوع بازیگران آشکار است. در دو دوره سنی آدم بیش از هر دوره‌ای دیگری ساده، بی تکلف و مهربان است. کودکی و پیری. همین است که بازیگران این فیلم را یک پیرمرد و جمعی از دخترکان هفت هشت ساله تشکیل داده‌اند.

علاوه‌بر‌این فصل پاییز و هوای بارانی و دلپذیر رشت، و نماهای باز که پیرمرد در آن قرار می‌گیرد، بر لطافت فیلم می‌افزاید، چنانکه  لبخند پت و پهنی بر چهره مخاطب می‌نشیند.

بیش از هر چیز به گمان من فیلم در تعادل است. هرجا که از ازدحام آزار می‌بینیم، در دنیای ساکن و صامت پیرمرد غرق می‌شویم.

اما در انتهای فیلم این سکوت برای مخاطب، ممکن است اضطراب آور باشد. چون مخاطب بیرون از دنیای پیرمرد را هم می‌تواند درک کند و نگران دخترکانیست که در این هوای مرطوب به انتظار ایستاده‌اند تا پدربزرگشان در خانه را برایشان باز کند.

ساعتی که روی میز است لحظه‌ها را برای مخاطب کش‌دارتر می‌کند. و شاید هوشمندیِ کیارستمی تشخیص آن لحظه‌ایست که پیرمرد به یاد می‌آورد سمعک خود را بگذارد. لحظه‌ای که دیگر مخاطب هم با دخترکان هم صدا شده که: بابابزرگ در و باز کن.

 

می‌توانید فیلم را از اینجا ببینید.

 

4 thoughts on “یادداشتی بر فیلم همسرایان عباس کیارستمی

  1. چقدر به موقع پریسا
    دل دل می‌کردم برای پنجشنبه شب (امشب) یک فیلم خوب انتخاب کنم.
    حتما خواهم دید و اگر حافظه م یاری کنه در موردش اینجا خواهم نوشت.

    شاد باشی

    1. خوشحالم که انتخابت واسه دیدن شده پوریا. فیلم‌های کیارستمی خیلی خوبن، این فیلم کوتاهش هم مربوط به همون خطه‌ای که شما هستی، منتظر نظرت هستم رفیق.

  2. سلام
    نمیدونم چند ماه گذشت
    اما مدت زیادی بود
    برای رسیدن به اهدافی که براشون برنامه ریزی کرده بودم به زمان و البته پول کافی نیاز داشتم.
    این شد که جدی تر بهش نگاه کردم و برای رسیدن بهش تلاش کردم.
    مهمترین هدفم سالم راه اندازی کارگاه بود. خب بهش رسیدم. اگه یادت باشه قرار بود انبار خونه مو تبدیل کنم.
    کار دکور و تجهیز انبار یک ماهیه که شروع شده و بیشتر تجهیزات کارگاهی و عکاسی و … تهیه کردم.
    خوشحالم که همچنان قوی در حال ادامه دادن علاقه هات مخصوصا عکاسی هستی

    1. به به … سلاااام چطوری؟ چه قدر خوشحالم دوباره برگشتی و بهم خبر دادی، اتفاقا دو هفته پیش بود به بلاگت سر زدم ببینم پست تازه منتشر شده‌ای هست یا نه.
      چه قدر خوب و عالی که مصمم اهدافت رو پیگیری کردی.
      از اینکه خبر خوبی درباره کارگاهت می‌شنوم، خیلیییی خیلی خوشحالم بنیامین. ^__^
      من هم تو این مسیر پیش رفتم، اُفتان و خیزان و خب نسبت به قبل کمی بیشتر رشد کردم 🙂
      بنویس و ادامه بده، ممنونم که بهم خبر دادی برگشتنت رو.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *