مسیر عکاسی من

 

مسیر عکاسی من- نقش اول

 

تقریبا نُه ماه است که عکاسی را به صورت حرفه‌ای آغاز کردم و در این مسیر کورمال کورمال پیش رفتم. افسارم را دست علاقه‌ام دادم و سبک‌ها ونگاه‌های متفاوتی را تجربه کردم. دنیای عکاسی دنیای شگفت انگیز و بزرگی است. قطعا بعد از نه ماه نمی‌توانم بگویم هرچیزی که در آن بوده را تجربه کردم، اما اگر ورود به شاخه‌ای از عکاسی برایم سخت بوده، بازهم سعی کردم در آن زمینه کمی مطالعه داشته باشم.

اکنون بعد از نه ماه، و با شناختی که نسبت به خودم پیدا کردم می‌توانم تصمیم بگیرم که در کدام یک از هزاران مسیر پیش رو می‌خواهم گام بردارم. اما قبل از آن می‌خواهم مروری بر مسیری که به چنین تصمیمی منجر شد داشته باشم. معتقدم نگاه به گذشته و مسیری که طی کردم، می‌تواند برای خودم و برای دیگرانی که به عکاسی علاقه‌مندند مفید و اثر بخش باشد.

****

در یادداشت‌های حرفه‌ای گری فروردین ماه، سطح پایه مهارت عکاسی را تسلط نسبی بر دوربینم تعریف کردم، و در این مدت با خواندن دفترچهٔ دوربین‌ام، استفاده از سایت‌های معتبری چون لنزک و سایت‌هایی چون photography school و البته تمرین و ایجاد چالش‌هایی چون عکاسی ماکرو، عکاسی از محیط‌های بسته، تمرین تکنیک‌های متفاوت عکاسی در شب و عکاسی HDR، عکاسی از منظره و عکاسی ورزشی، تا حد خوبی به دوربینم و البته لنز واید ۵۵-۱۸ ‌ام تسلط پیدا کردم.

در این مدت خرید لنز ۵۰ میلی‌متری و سه پایه، به تسلط‌ ام بر دوربین افزود. هرچند که هنوز هم با توجه به اینکه دو سال است که لنز ۵۵-۱۸  را دارم، کار با آن برایم راحت‌تر است.

یکی دیگر از گام‌هایی که برای خودم مشخص کرده بودم، آشنایی با عکاسان پر آوازه بود. قطعا نوشتن سری مطالب نگاه عکاسان نه تنها مرا با افراد چیره ‌دست در این حوزه آشنا کرد که توانست ژانرها و سبک‌های شخصی در عکاسی را به من بشناساند.

بدون شک نمی‌توان از تأثیر مطالعه کتاب‌های مختلف در این زمینه چشم پوشی کرد. مطالعه کتاب‌هایی نظیر ترکیب بندی در عکاسی و رنگ در عکاسی اثر هارالد مانته  از انتشارات سروش و نورسنجی در عکاسی و عکاسی خلاقانه اثر برایان پترسون از نشر پشوتن یک گام رو به جلو در فرآیند تکنیک و ترکیب‌بندی بود که می‌توانستم به خوبی آن را ببینم.

آرام آرام مطالعه کتاب‌ها و مقالات دیگر در وبسایت رسمی عکاسان و پیگیری کارهای آنان باعث شد بیشتر به سمت عکاسی خبری و مستند کشیده بشوم. سبک شخصی عکاسانی همچون کاوه گلستان، کیارنگ علایی، حمید جانی‌پور، هنری کارتیه برسون و… و مردم‌نگاری‌هایی که در گالری‌های متفاوت در تابستان به آن سر می‌زدم، مرا به سمت این ژانر از عکاسی کشاند. بعدها در اواخر مرداد ماه با اریک کیم آشنا شدم و مطالعه منظم وبسایت شخصی‌اش و کتاب ذن در هنر عکاسی خیابانی مرا شیفته عکاسی خیابانی کرد.

روحیات و ویژگی‌های شخصیتی من به‌گونه‌ای نبود که بخواهم عکاسی خبری را پیگیری کنم. اگرچه که عکس های خبری در “آن” و در یک لحظه گرفته می‌شوند، اما بیشتر به ثبت واقعیات نزدیک هستند. در بهترین حالت داستان‌گو هستند و بریده‌ای از واقعیتی که رخ داده و تمام شده است. عکاسی مستند و خیابانی اگر چه که با ثبت واقعیات سروکار دارند اما علاوه بر قصه گو بودن، این قابلیت را هم دارند که معنا و مفهومی را در آ‌ن‌ها بگنجانیم. به عبارت دیگر می‌توان آن‌ها را کشف کرد و فهمید. می‌توان برایشان داستان‌ها نوشت. اگر چه چنین ژانری در عکاسی دقیقا شبیه فاین آرت و آبستره نیست، اما به گمانم می‌توان این عکس‌ها را چند وجهی دانست.

چندی پیش در کتاب لذتی که حرفش بود از پیمان هوشمندزاده می‌خواندم که فهمیدن نیمی از لذت است. درواقع وقتی از یک عکس لذت می‌بریم که بتوانیم معنا و مفهوم و یا معمایی که در آن نهفته شده را کشف کنیم. بتوانیم تفکر و دغدغه‌ای که در ذهن عکاس بوده را درک کنیم. عکاسی خیابانی و مستند هر دو ژانری هستند که چنین رنگ و بویی دارند و ما را با شیوه تفکر عکاس آشنا می‌کنند.

اگرچه که می‌توان سبک‌های متفاوتی را در هر شاخه از عکاسی انتخاب کرد، اما عکاسی مستند و خیابانی به مردم‌نگاری و جامعه شناسی بیشتر نزدیک است. حال آنکه وقتی نوجوانیِ خودم را کاویدم متوجه شدم که شنیدن قصه‌های زندگی مردمان سرزمینم همیشه برایم جذاب بوده، و شاید این مسیر بتواند در تجربهٔ شناخت آدم‌ها به من کمک بیشتری کند.

با همه این احوالات، تصمیم‌ای که اکنون دارم خرید لنز ۳۵ میلی متری و شروع به مستند نگاری و مردم‌نگاری‌های خیابانی و وارد شدن در این ژانر نیست. بلکه شناخت و فهم عکس‌هاست. مطالعه آثار سونتاگ و مقالات زانیار بلوری و دیگر عکاسان مرا به سمت نقد عکس کشانده است. تحلیل عکس‌ها با ابزار کلمات.

فکر می‌کنم قبل از اینکه وارد کار حرفه‌ای عکاسی در ژانر مستند و خیابانی بشوم، باید اطلاعات و دانش خودم را در زمینه هنر افزایش دهم. باید عکس‌های زیادی ببینم و آن‌ها را بفهمم و درباره‌شان بنویسم.

راستش هنوز نظر قطعی نمی‌توان بدهم اما می‌دانم که برای عکاسی کردن در این شاخه‌ها، تنها خرید لنز و یک دغدغه اجتماعی و سفر به روستاها یا گوشه‌های شهر کافی نیست. این که عکس بگیریم و نمایشگاه بزنیم ما را عکاس نمی‌کند.

بنابراین فکر می‌کنم این اتفاق در سال‌های دورتری برای من می‌افتد. الان بیش از آنکه دوست داشته باشم به عنوان یک عکاس شناخته شوم، می‌خواهم منتقد عکس باشم. می‌خواهم نگاه انتقادی و تحلیلی را در خودم پرورش بدهم و فکر می‌کنم این هدف جز با مطالعه و نوشتن در این زمینه حاصل نمی‌شود. این است که ترجیح می‌دهم سواد بصری‌ام را افزایش دهم و دید انتقادی نسبت به موضوعات و عکس‌هایی که می‌بینم داشته باشم.

در این زمینه باید زیاد کتاب بخوانم، و البته هنوز نمی‌دانم چه کتاب‌هایی را باید بخوانم. اما همانطور که از ابتدای این نوشته مشخص است، باید در راه قدم بگذاری تا راه خودش را به تو بنمایاند. و البته مهمترین نکته ای که من باید یاد بگیرم این است که صبور باشم. صبور باشم و از حرکت بازنایستم.

 

 

6 thoughts on “مسیر عکاسی من

  1. اونقدر تلاش میکنی و اراده داری که مطمعنم موفق میشی تو این راه پریسایِ عزیزم..

  2. پریسا عزیز
    راهی که داری برای آینده عکسای و شاید زندگی ت تصور میکنی رو ستایش میکنم. یکی از کسایی هستی که میبینم بسیار آهسته و پیوسته داری راهت رو هموار میکنی و از این موضوع لذت میبرم.
    پریسا من هم در خصوص سفر دارم چنین تلاشی میکنم. در تلاشم از میون دسته کوله گردها، تورلیدرها، سفرنامه نویس ها، هیچهایکرها، ایران پژوه ها، طبیعت دوست ها، طبیعت گردها، دائم السفرها و غیره و غیره راه “خودم” رو پیدا کنم. دارم تلاش میکنم در کنار علاقه چیزی به نام “ماموریت” برای خودم کشف کنم. چیزی که انگیزه های توسعه رو در من چند برابر کنه.

    1. راستش پوریا من به طبیعت گردی خیلی علاقه مند شدم. البته نه به عنوان یک حرفه، بیشتر برای رها شدن از دنیای شلوغ و دل سپردن به طبیعتی که بی‌‌دریغ آغوشش رو باز کرده.
      طبیعتی که هر روز بیشتر و بیشتر داره مورد تجاوز ما قرار می‌گیره و البته من خودم هم یکی از همین متجاوزکنندگانم:)
      راستش منظورم این نیست که آدم قدم نگذاره به طبیعت و…. من خودم هم دوست دارم تا آخر عمر درگیر سفر و نوع خاص‌اش طبیعت گردی باشم.

      بیشتر منظورم اینه که خیلی همه چیز به سرعت داره تکثیر پیدا می کنه، توی هر زمینه‌ای و هر حرفه‌ای، مثلا در همین موردی که تو دغدغه‌ات هست، شاخه هایی که گفتی، که هر کدوم یک دنیای متفاوتن و حجم انبوه تولید محتوا در هر زمینه و اینکه دیگه به راحتی گذشته نمی‌تونی به محتواها اعتماد کنی و باید بگردی بهترین رو پیدا کنی.
      همینه که وقتی می‌خوایم سراغ یک حرفه بریم و برامون مهم میشه و آینده و رشد ما درگیر حرفه مون میشه، با یک سردرگمی مواجه میشیم. من خودم این سردرگمی رو خیلی حس می‌کنم.
      اینکه همه سایت دارن، همه با یک اعتماد به نفس خیلی زیاد محتوا تولید می‌کنن، توی سایت‌های فریلنسری معمولا مردم دنبال تولیدکننده محتوا و یا مترجم می‌گردند و ….. به قول محمدرضا از یک جهت خوشحال کننده است و از یک جهت ناراحت کننده.
      من شاید یک هفته دو هفته‌ای باشه که تقریبا سایت‌ها و گروه‌های طبیعت گردی رو گه گاهی دنبال می‌کنم و داشتم فکر می‌کردم که توی همین شاخه طبیعت‌گردی چه قدر سایت‌های متفاوت و تولیدکننده‌ محتواهای متفاوت هست، جوری که یک وقت هایی زده می‌شم و دلم می‌خواد هیچ چیز نخونم و خودم تجربه کنم!

      حسابی درد و دل کردم، ببخشید دیگه:)

  3. سلام پریسا جان

    تو پای در راه نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت

    اول از همه برات آرزوی موفقیت دارم عکاسِ جوان.
    چقدر عالی که راهت رو پیدا کردی.

    من به هنرِ عکاسی علاقه‌مند هستم. اما هنوز در مرحله‌ی آشنایی با کتابچه‌ی دوربینم به سر می‌برم. 🙂
    البته اولویت امسالم یادگیری عکاسی نبود. فعلا با کتابچه‌ی دوربین، سایت فوق‌العاده‌ی لنزک و البته مطالب خوب اینجا سرگرم
    هستم. امیدورام بتونم جدی پیگرش باشم.

    هدفم از نوشتن این کامنت، تشکر بابت مطالب خوب و آموزنده‌ت در رابطه با عکاسی و معرفی فیلم‌های عباس کیارستمی هست.

    1. سلام مهشید عزیز
      خوشحالم که بتوانم کمکی هرچند کوچک به تو داشته باشم. امیدوارم بتوانی در مسیر عکاسی مصمم و با اراده پیش بروی.
      فیلم های کیارستمی را خیلی دوست دارم، و خیلی بیشتر دوست دارم که درموردشان بنویسم هرچند که آن چنان قلم خوبی ندارم.

      شاد و موفق باشی

  4. نوشتی: «باید در راه قدم بگذاری تا راه خودش را به تو بنمایاند و البته مهم ترین نکته ای که من باید یاد بگیرم این است که صبور باشم. صبور باشم و از حرکت بازنایستم.» و من را به تفکری عمیق بردی… چقدر به شنیدن این جملات نیاز داشتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *