آن سوی لنز همدلی در جریان است

پیش‌نوشت: به دعوت دوست عزیزم، معصومه شیخ مرادی، برای عکاسی از مسابقات دو استقامت که به مناسبت هفته صلح برگزار میشد به باغ موزه دفاع مقدس رفتم. این مسابقه در دو بخش بانوان و آقایان برای تمام گروه‌های سنی برگزار شد و دونده‌ها مسافت ده کیلومتر را دویدند.

تجربه‌های نو همیشه برای من جذاب بوده و سعی کردم با آغوش باز بپذیرمشان. در هر تجربه‌ای چیزی برای یادگرفتن وجود دارد و اگرچه این بار کمی نگرانی‌ام بیش از اندازه شده بود اما با تشویق یکی از دوستانم عزمم برای تجربه کردن جزم شد و اتفاق و خاطره به یادماندنی رقم خورد.

مسابقه روز پنج شنبه ۲۳ شهریورماه برگزار شد و من روز قبل را به یادگیری نکات عکاسی ورزشی و دیدن عکس‌های متنوع دومیدانی گذراندم. مطالب را در دفتری یادداشت کردم و تقریبا فرم عکس‌هایی که می‌خواستم بگیرم را در ذهنم چیدم. درست است که بسیاری از اتفاقات در لحظه می‌افتد اما به تجربه دریافتم که اگر برای انجام کاری از قبل برنامه‌ریزی کنم، آرامش و خروجی بهتری خواهم داشت و سطح رضایتم از عکس‌ها بالاتر می‌رود.

البته سینا آقااحمدی هم جز عکاسان بود و توانستیم دیداری تازه کنیم و میان عکس‌ گرفتن‌هایمان با معصومه و سینا درباره مسائل مختلفی حرف بزنیم.

نکته‌ی جالب توجه برای من گروه‌های مختلف سنی بودند که در این مسابقه شرکت کرده بودند و نه تنها نوجوانان پر از شور و هیجان بودند، بلکه افراد مسن و سالخورده‌ای هم بودند که برخلاف تصورم بسیار پرانرژی بودند و شوخ‌طبع و صمیمانه جوان‌ترها را تشویق می‌کردند و نیروی فوق‌العاده‌ای بهشان می‌بخشیدند.

از معصومه عزیزم ممنونم که چنین تجربه‌ی لذت بخشی را برای من رقم زد و توانستم علاوه بر آموختن و یادگرفتن، حس بی‌نظیری را از بودن در این فضا تجربه کنم، با آدمهای تازه‌ای آشنا شوم و با او و سینا دیداری تازه کنم.

از میان لحظه‌هایی که ثبت کردم چند عکس انتخاب کردم که برایتان می‌گذارم:

کوچکترین دونده:) کلاس چهارم بود اما تونست از پس ده کیلومتر بربیاد.

 

حسِ پیروزی

 

آقای سمت راستی همیشه در حال روحیه دادن بود، پیر و جوون نداشت.

 

 لذت عکاسی ورزشی ثبت لحظه‌های بی‌نظیرشه!

 

شور و شوقِ قهرمانی

 

 آن سوی لنز همدلی در جریان است.

عکس آخر را خیلی دوست دارم. اگرچه عناصر عکس در تضاد با همدیگر هستند، نوجوان در مقابل بزرگسال، دونده در برابر فرد روی ویلچر و آمدن و رفتن، اما این تضادها به‌ شکل عجیبی در یکدیگر پیوند خورده‌اند و معنا و مفهوم عکس را کامل کرده‌اند. لیوان آبی که در دست فرد بزرگسال قرار دارد و آن را به سمت پسرک برده است، آن نقطه‌ی اتصال و وحدت تضادهاست که معنای همدلی را تمام و کمال به مخاطب می‌رساند. آن سوی لنز همدلی در جریان است. صمیمانه و بی‌تکلف.

 

4 thoughts on “آن سوی لنز همدلی در جریان است

  1. پریسا سلام.
    .اقغا تجربه زیبایی بود برای من. اولین حرفی که بعد از اینکه شنیدم تو هم به عنوان عکاس در مسابقه دو برای صلح هستی، این بود که “پس حتما ازت چیز جدیدی یاد می گیرم”. و واقعا همینطور هم شد. ممنون بخاطر حضورت.
    و بازم ممنون از معصومه.

    1. سلام سینا جان
      باید بگم خیلی خوشحال شدم از دیدارت و همینطور از قاب‌هایی که ثبت کردی، واقعا عکس‌های پرتره خیلی خوبی گرفتی و قاب‌های دوست داشتنی خلق کردی.
      ممنونم ازت.

  2. پریسا جان،
    چقدر عکس‌های فوق‌العاده‌ای از آب در اومدن. واقعاً کارت درسته.
    تا حالا هیچ‌وقت اینجوری غرق در عکس نشده بودم. ممنونم که باعث شدی نگاهم به مقولۀ عکس و عکاسی تغییر کنه.
    و خوشحالم که بعد از همایش، فرصتی بهت دست داد تا با بچه‌های خوب متمم دیداری تازه کنی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *