این روزها عکاسان بسیاری در پی یافتن المانها و عناصر پیچیده ای هستند تا عکسشان را جذاب کند. اما همیشه پرکردن تمام فضایی که در اختیار داریم به زیبایی عکس ما نمی افزاید. گاهی سادگی زیباییست. گاهی لازم است شلوغی ها را کم کنیم، عناصر اضافی را بزداییم و تاکیدمان را بر سوژه بیشتر کنیم. عکاسی مینیمالیسم شاخه ای از عکاسی است که در آن عکاس در نهایت سادگی حرف اصلی و داستانی که قرار است برای مخاطب بازگو کند را به تصویر می کشد.
ایجاد فضای خالی، استفاده از خطوط، بافت و الگو به صورت آگاهانه و تضاد و کنتراست رنگی می تواند اثربخشی عکس های مینیمالیستی را چند برابر کند.
در این قسمت از سری مطالب عکسلاگ با هم چند نمونه از عکس های مینیمالیستی را می بینیم:
پینوشت: عکس ابتدایی اثر کیارنگ علایی است.
پریسا
چه پست خوبی و چه عکسهای پراحساسی.
از عکس سررشتهای ندارم ولی الآن بیشتر میفهمم که “زیبایی در سادگی است”.
ممنونم سینا عزیز از توجهت. بله بله زیبایی در سادگی است:)
پاراگراف اولتون من رو یاد تصمیم محمدرضا شعبانعلی در محدود کردن کامنت گذاری در روزنوشته ها انداخت.
بگذریم از این.
من موقع نگاه کردن به عکس ها نمی دونم اون عکس از چی حرف میزنه. انگار که اون عکس رو درک نمیکنم. حرف اصلی و داستان اون عکس رو نمی فهمم.
نمی دونم توی عکس اول بودن یه انسان روی برف توی شیب درون یا بیرون اون حصارها چه داستانی داره. ممکنه چیزایی هم به ذهنم برسه اما داستان اون عکس رو نمی فهمم.
یا برای عکس دومی نمی دونم باید اینجوری معنیش کنم که کلاغ سمت چپی می خواد با سمت راستی حرف بزنه اما اون بی محلی میکنه یا هر دو دارن به یه نقطه ی خارج از عکس نگاه میکنن. شاید هم هر دوی این نگاه ها غلط باشه.
نمیدانم این عدم درک عکس ها از خالی بودن از احساس میاد یا یه چیزه دیگه. اما به گمانم افرادی چون من یا حداقل من باید یه عکس رو با یه جمله از عکاسش یا نویسنده ی اون مطالب معنی کنن.
محسن عزیز ممنونم از نظرت، چه خوب شد که مطرح کردی.
یک سری مطالب در ذهنم هست که در یک پست برایت می نویسم.