نگاهی به آثار مارک ریبو، عکاس خجالتی مگنوم

مارک ریبو

 

مارک ریبو از عکاسان مهم سال‌هایی از مگنوم است که #کارتیه_برسون و رابرت کاپا بر دنیای #عکاسی_مستند حاکمیت داشتند. او مانند بسیاری از همتایانش در همان دوران به کشورهای مختلف سفر کرد و ارمغانش از آن سفرها عکس‌های جالب توجه و درخشانی بود که لحظه‌ی قطعی در آنها جریان دارد. با این حال اگر چندان او را نمی‌شناسیم، به خاطر خجالتی‌ بودنش است، خودش که این طور می‌گوید.

مارک ریبو از ابتدا عکاس نبود. مهندسی بود که در کارخانه‌ای کار می‌کرد. پدرش یک دوربین لایکا به او هدیه داد و در تعطیلات طولانی یک هفته‌ای، او تمام مدت را به عکاسی گذراند. همین هم شد که بعد از تعطیلات دیگر به آن کارخانه بازنگشت و تصمیم گرفت عکاسی  را پیشه‌ی خود سازد. در این سال‌ها هم بود که با رابرت کاپا آشنا شد و بعد از آن به مگنوم پیوست.

جایی می‌گوید: «عکاسی نمی‌تواند دنیا را تغییر دهد اما می‌تواند تغییرات دنیا را ثبت کند.» و انگار همین ذهنیت بوده که مارک ریبو را به بسیار عکاسی کردن و بسیار سفر کردن سوق داده. او مهمترین سفرهایش را به چین و ویتنام انجام داد و عکس‌های قابل تأملی از فرهنگ این دو کشور گرفته است.

 

مارک ریبو-عکاسی مستند
ویتنام ۱۹۶۹
مارک ریبو- عکاسی مستند
کودکان هنگام رفتن به مدرسه، برای محافظت از خود در برابر بمب این لباس‌ها را می‌پوشند. ویتانم ۱۹۶۹

 

برای مارک ریبو عکاسی یک نوع همدردیست و می‌گوید: «در دهه ۶۰ من بارها به ویتنام رفتم، نه به خاطر مثلاً عکاسی اجتماعی و یا اینکه شاهد چیزی باشم، بلکه فقط برای اینکه اتفاق‌هایی که مردم از فاصله دور داشتند راجع بهش حرف می‌زدند را از نزدیک ببینم. خیلی سخت بود که با ویتنامی‌ها که داشتند در مقابل بمب‌های آمریکا مقاومت می‌کردند، همدردی نکنی.»

 

مارک ریبو- عکاسی مستند
بمب در حیاط خانه- ویتنام ۱۹۶۹

 

همچنین سفر او به چین را می‌توان جز مهمترین سفرهای مارک ریبو دانست که حاصلش دو مجموعه عکس در دوره مختلف از چین شده. یک مجموعه متعلق به سال‌های ۱۹۵۷ تا ۱۹۸۳ و دیگری در سال‌های ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۶. نکته‌ی جالب اینجاست که می‌توان این دو مجموعه را با هم مقایسه کرد و متوجه شد که در طی این سال‌ها چه تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای چین رخ داده است.

 

مارک ریبو- عکاسی مستند
چین- ۱۹۵۷
مارک ریبو- عکاسی مستند
چین- ۱۹۵۷
مارک ریبو- عکاسی مستند
چین-۱۹۶۵
مارک ریبو- عکاسی مستند
چین-۱۹۹۳

 

مکان‌ها برای مارک ریبو همیشه جذاب بودند. او در این مدت مکان‌های مختلفی را چندین بار عکاسی کرده، نه به خاطر اهداف ژورنالیستی و سیاسی بلکه شاید مهم‌ترین جذابیتِ مکان‌ها برای او همین بوده که به گفته‌‌ی خودش «خواسته از تغییراتشان آگاه بشود و بفهمد چطور شکل گرفته‌اند.»

 

مارک ریبو- عکاسی مستند
چین- ۲۰۰۲
مارک ریبو- عکاسی مستند
چین-۱۹۹۵

او در عکس‌هایش، فرهنگی که در آن منطقه و مکان جاریست را به تصویر در می‌آورد. جالب است بدانید که او نیز در زمان انقلاب برای عکاسی به ایران سفر کرده است و در این میان نه تنها به انقلاب و عناصر مهم آن یعنی آقای خمینی، زن و حجاب پرداخته بلکه سعی کرده، فرهنگ آن دوره از تاریخ ایران را به تصویر بکشد.

 

مارک ریبو- عکاسی مستند
تهران-۱۹۷۹
مارک ریبو- عکاسی مستند
تهران-۱۹۷۹
مارک ریبو- عکاسی مستند
تهران-۱۹۵۵

عکس‌های او پر جزییات‌اند و چشم را در سطح عکس به گردش وا می‌دارند و هر بار نکته‌ای تازه برای مخاطبشان به ارمغان می‌آورند.

 

مارک ریبو- عکاسی مستند
چین-۱۹۶۵

شیوه‌ی عکاسی او ساده‌تر از این حرف‌هاست که بخواهد آن ویژگی که در آن سال‌ها پررنگ شمرده می‌شد و «شاهد بودن» نام داشت را دنبال کند. مارک ریبو شیوه‌ی عکاسی‌اش را اینگونه شرح می‌دهد و همین توصیه را برای عکاسان جوان دارد:

«به خودت بگو عکاسی یک شغل کوچک روزمره است. بچسب به کنجکاوی‌ات، به عنوان یک دغدغه لدت‌بخش با آن رفتار کن، تا جایی که می‌توانی با دست کشیدن از چیزهایی که تو را به خانه وصل می‌کند به عکاسی‌ات پروبال بده چون وابستگی‌هایی که داری نگرانت می‌کند و وقتی نگران باشی نمی‌توانی خوب ببینی.»

 

پینوشت یک: برای نوشتن این یادداشت از مطلبی که حرفه هنرمند در شماره ۴۳ به مارک ریبو پرداخته، بهره بردم. برای اطلاعات بیشتر درباره این عکاس می‌توانید به این شماره مراجعه کنید.

پینوشت دو: در وبسایت مارک ریبو می‌توانید به تفصیل عکس‌های مربوط به هر کشور را با زیرنویس‌شان مشاهده کنید.

3 thoughts on “نگاهی به آثار مارک ریبو، عکاس خجالتی مگنوم

  1. بسیار بسیار دلچسب بود این مطلب پریسای حُسینی. در این عصرگاهِ زمستانی که ذهنم بسته شده بود و به هیچ چیز راه نمی داد. سپاسگزارم از تو و این برش های عمیق و کارآمد
    سپاس

    1. ممنونم از کامنت دلگرم‌کننده و پرمِهرت همیدجان.
      مثل همیشه به من لطف داری. خوشحالم که مفید هستند. و سپاس از وقتی که برای مطالعه‌شان می‌گذاری. در اینستاگرام هم (ستون سمت راست) درباره این عکاس مطالبی نوشتم. که تازه‌ هستند. البته از این جهت آنجا را معرفی میکنم که علاقه‌‌ات را به این عکاس دیدم. فکر میکنم بتواند حرفهای خوبی برای گفتن داشته باشد.

      راستی درباره تاریخ عکاسی می‌خواهم پیگیرتر باشم. و احتمالن در این جا هم بازتابش را خواهی دید.

      1. سپاس از تلاشِ ارجمندت و سپاس که تجربه ها و خوانده هات رو در اختیار همگان می گذاری. من خودم از دیدن این تلاش و این آگاهی که می خوانم دلگرم می شوم حقیقتن
        واقعن خوندنِ نوشته های تو به دانشِ اندک من درباره ی عکاسی بسیار افزوده و راههای ذهنی مفیدی در ذهنم ایجاد کرده. لطفن ادامه بده و این تاریخِ عکاسی هم بی گمان بسیار کارآمده
        من در اینستاگرام نیستم ولی سپاس که گفتی. می روم نگاه می کنم و می خوانم ولی طبعن ناتوان خواهم بود که نظر بنویسم به سبب همان عضو نبودن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *