ماری کاسات (Mary Cassatt) از جمله معدود نقاشان زن قرن نوزدهم به شمار میرود که در آثارش به طور ویژهای به زنان پرداخته و علاوه بر این توانسته جایگاهی برای خود در تاریخ هنر باز کند. البته این عبارت شاید چندان درست نباشد چرا که بسیاری از زنان در تاریخ هنر نادیده گرفته شدند. اما مهارت بینظیر ماری کاسات و همنشینیِ او با هنرمندانی چون دگا (degas) سبب شد که در همان زمان هم آثار هنریاش در موزهها به نمایش دربیاید و بتواند جایگاهی در میان هنرمندان قرن نوزدهم پاریس باز کند.
زندگینامه
او در سال ۱۸۴۴ در آمریکا و در خانوادهای متمول به دنیا آمد. پدرش یک زمیندار بود که چندان با علاقهی او به هنر موافق نبود. اما مادرش کاترین کاسات که زنی فرهیخته، باسواد و اجتماعی بود او را به سمت علاقهاش تشویق میکرد. با وجود مخالفت پدرش، ماری کاسات تحصیلاتش را در آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا ادامه داد، اما بعد از مدتی به دلیل آنکه در آن برههی تاریخی زنان اجازه نداشتند از مدلهای زنده برای طراحی استفاده کنند، در سال ۱۸۶۵ تحصیلاتش را رها کرد و به همراه مادرش به پاریس مهاجرت کرد تا نقاشی را به طور شخصی پیش بگیرد.
مشکلاتی که در آن سالها پیش روی نقاشان زن وجود داشت هرگز ساده و پیشپاافتاده نبود. بسیاری از زنان در آن دوره امتیاز یادگیری و آموزش هنری در آکادمیها را نداشتند و تنها تعداد معدودی از آنان که دارای استعداد چشمگیری در آفرینش آثار هنری بودند میتوانستند به آکادمیها ورود پیدا کنند. با این حال باز هم حق طراحیهای فیگوراتیو از مدلهای برهنه را نداشتند، بلکه باید از قالبهای گچی استفاده میکردند.
ماری کاسات در چنین شرایطی تصمیم گرفت که خود دست به کار شود و با استفاده از نقاشیهای استادان قدیمیاش مهارت خود را بهبود ببخشد. همین هم شد که بعد از مهاجرت به پاریس و آشنایی با دگا هر روز به موزه لوور میرفت و کپیهایی از نقاشیهای آنجا را برمیداشت تا بتواند از این طریق در کارش پیشرفت کند.
سبک کاری
آثار هنری ماری کاسات اغلب به سبک امپرسیونیستها کشیده شدند. افرادی که رنگ را آزادانه بر بوم میپاشیدند و در پی آن بودند تا از احساساتشان برای بیان آنچه میخواهند استفاده کنند. اغلب آثار ماری کاسات درباره زنان است. او توجه ویژهای به زنان و فعالیتهایشان دارد.
رابطهی گرم و صمیمانهی مادر و فرزندی در بسیاری از نقاشیهایش دیده میشود. با این حال با توجه به آنکه از همان دوران جوانی او طرفدار جنبش فمینیسم بود، میتوان زن فعال را در نقاشیهایش به وفور مشاهده کرد. در طی قرن نوزده، زنان برای رشد سوادآموزی و بدست آوردن حق رأی مبارزه میکردند و ماری کاسات هم به تبع از شرایط دوران زندگیاش، تلاش میکرد تا «زن جدید» (Modern woman) را در آثارش به تصویر بکشد: زنی که کتاب میخواند، آگاه و تحصیلکرده است و در محافل اجتماعی فعالانه حضور دارد.
تحلیل برخی آثار
یکی از مهمتری آثار ماری کاسات، پرترهایست که او از نیم رخ یک زن در اپرا کشیده است. (همان تصویری که در ابتدای یادداشت آن را میبینید) در این نقاشی، در پسزمینهی قرمز رنگ اپرا زن جوانی را میبینیم که پیرهن مشکی به تن دارد و در حال مشاهدهی احتمالن صحنه با یک دوربین کوچک دوچشمی است. وقتی نگاه زن را دنبال میکنیم، نگاهمان با نگاه مردی متلاقی میشود که اتفاقن او هم با دوربینش درحال تماشای زن است. در واقع ماری کاسات با این نقاشی با عقیدهی فمینیستها مبنی بر نگاه خیرهی مردانه و نگریسته شدنِ زن در محافل عمومی همآوا میشود.
از باورهای پرشور فمینیستها و انتقادشان به تاریخ هنر همین موضوع است که زن به عنوان یک موضوع منفعل در تصاویر وجود دارد و تنها برای لذت مردانه تصویر میشود. مخاطب اغلب آثار هنری به طور پیشفرض مرد سفید پوست آمریکایی تلقی شده که میخواهد با دیدن اثر هنری به لذت برسد.
ماری کاسات با این اثر هم خواسته زن را به طور فعال نقاشی کند و هم آنکه به این نوع نگاه نقد وارد کند. از جمله مواردی که منتقدان در مورد این اثر بیان میکنند، تیزبینی ماری کاسات در قرارگیری جایگاه مردِ دوربین به چشم است. در این اثر بینندهی اثر، به نوعی همان جایگاه مرد را دارد و زاویهای که او زن را مینگرد همان زاویهایست که مرد با دوربینش زن را میپاید. به بیان دیگر ماری کاسات به نگاه مخاطب نیز نقد وارد میکند.
بعد از سالهای ۱۹۰۰ او به طور ویژه رابطهی مادر و فرزند را به تصویر کشید. اما در این آثارش نیز همچنان میتوان اندیشهها و باورهایش به زن را مشاهده کرد.
در این اثر او مادر و دختری را نقاشی کرده که در حال راندن اسب هستند. کادری که او انتخاب کرده و برش بدن اسب، نشان از آن دارد که او میخواسته به زن در حال راندن و کودکش اشاره کند.
نقاشیهای ماری کاسات بینظیرند. و نشان از آن دارد که هنرمندان و به خصوص هنرمندان زن فعالانه در پی بازتاب اندیشههای خودشان در آثارشان بودند. آنها یک اثر هنری را صرفن برای زیبایی به تصویر در نمیآوردند، بلکه اگر به دقت بنگریم میتوانیم نکات ظریفی را در آثار هنریشان پیدا کنیم که هنرمند در پی بیانش بوده است.
برخی دیگر از آثار او را میتوانید در ادامه ببینید.
برای نوشتن این یادداشت از منابع زیر بهره گرفتم:
مقاله مدرنیسم و فضاهای زنانه- حرفه هنرمند-شماره ۱۰
مقاله چرا هیچ هنرمند زن بزرگی وجود نداشته است؟ لیندا ناکلین-ترجمه فرشید آذرنگ- حرفه هنرمند شماره ۱۰
درسگفتار آقای سوری، منتقد، مورخ، نویسنده و معلم هنر در گالری آریا با عنوان زیبایی شناسی فمینیسم
بیوگرافی ماری کاسات در سایت ویکی پدیا
نقد و تحلیل برخی آثار مری کاسات در سایت The Art Story
سلام خیلی جذاب بود ،خدا قوت
پاورپوینتش رو ندارید؟
سلام ممنونم از وقتی که گذاشتید
نه متاسفانه
درود بر شما، خیلی جذاب بود حقیقتا.
ممنونم از اینکه برای مطالعهاش وقت گذاشتی. زنده باشی فاطمه جان