عکاسی، رسانه‌ی محبوب توده‌ی مردم

پرتره-عکاسی- داگرئوتیپ
پرتره داگرئوتیپ- عکاس و سال نامشخص

اگر تا پیش از قرن نوزده تنها مردمان طبقه‌ی مرفه امکان سفارش دادن پرتره‌ های فردی و خانوادگی را داشتند و می‌توانستند از نقاشان بخواهند که تصویرشان ثبت شود، حال با آمدن عکاسی این امکان در اختیار طبقه‌ی متوسط و پایین‌تر نیز قرار گرفت. اکنون هر کسی می‌توانست یک داگرئوتیپ از خودش و یا خانواده‌اش داشته باشد.

در ابتدای دهه‌ی ۴۰ قرن نوزده، تکنیک‌های عکاسی آن چنان پیشرفت نکرده بودند به همین دلیل داگر هرگز فکرش را هم نمی‌کرد که روزی بتوان با استفاده از فرآیندی که او کشف کرده بود، چندین هزار پرتره ثبت کرد. او به خاطر مدت زمان نوردهی بالا، چندان امیدی به فرآیندش نداشت و آن را ادامه نداد. با این حال شخص دیگری با نام فرانسیس آراگو (Franciois Arago) به پیشرفت تکنیک‌های عکاسی برای ثبت پرتره‌ مردم امید داشت. چرا که نه عکاسی منظره و نه عکاسی طبیعت بی جان، هیچ کدام جادوی پرتره را نداشتند.

ریچارد بیرد (Richard Beard) در مارس ۱۸۴۱، اولین استودیوی عکاسی که به صورت قانونی و عمومی فعالیت می‌کرد را در بریتانیا افتتاح کرد. با اینکه داگرئوتیپ شدن، همراه با مشکلات بی‌شماری بود، اما بسیاری از مردم برای ثبت پرتره‌ی خود اقدام می‌کردند.

 

پرتره- داگرئوتیپ- عکاسی
عکاس و سال نامشخص- داگرئوتیپ

 

پرتره‌هایی که ثبت می‌شدند اغلب حالت خشن و ترسناکی داشتند. البته این موضوع طبیعی بود چراکه اگر شما هم می‌خواستید دو دقیقه بی‌حرکت و بدون پلک زدن زیر نور شدید بنشینید، عکسی بهتر از این نصیب‌تان نمی‌شد!

در دهه‌ی ۵۰ قرن نورده، تکنیک کلودیون و یا صفحه تر رواج پیدا کرد. در این تکنیک، همانند کالوتیپ یک نگاتیو و یک پوزیتو وجود داشت با این تفاوت که چاپ به جای آن که روی کاغذ صورت بگیرد، روی شیشه انجام می‌شد. اما چسباندن مواد شیمیایی حساس به نور روی شیشه، معضل بزرگی بود. از همین رو از کاغذ آلبومن که با سفیده‌ی تخم مرغ آماده می‌شد به عنوان ماده‌ی چسبنده استفاده کردند. این صفحات را می‌شد مدت‌ها پیش از نوردهی حساس کرد ولی برای چاپ باید بلافاصله پس از نوردهی، پیش از آن که صفحه خشک شود، فرآیند ظهور صورت می‌گرفت. با این روش زمان نوردهی به ۱۵ الی ۶۰ ثانیه کاهش پیدا کرد.

همچنین تکنیک‌های دیگری از جمله آمبروتیپ و تین‌تیپ نیز رواج یافتند. آمبروتیپ شبیه فرآیند کلودیون بود که به صورت پوزیتیو انجام می‌شد و تین تیپ اقتباس دیگری از فرآیند صفحه‌ تر بود که در آن به جای شیشه از صفحات نازک آهن استفاده می‌شد.

با پیشرفت تکنولوژی، استودیوهای عکاسی یکی پس از دیگری در بریتانیا و سایر نقاط جهان گشوده شدند. در سال ۱۸۵۱، جین فرانسیس آنتونی کلوده (Jean-Francois Antoine Claudet) در فرانسه استودیوی خودش را افتتاح کرد و نقاشی‌هایی از هنرمندان بزرگ را به دیوار استودیو آویخت. او استودیوی خودش را معبد عکاسی می‌نامید و معتقد بود عکاسی هم هنر است و هم علم.

 

پرتره-کلوده- داگرئوتیپ
پرتره خانوادگی- آنتونی کلوده- ۱۸۵۲

 

کلوده به صورت زیبایی‌شناسانه سو‌ژه‌هایش را مدیریت می‌کرد و پرتر‌ه‌های گروهی می‌ساخت. با کاهش زمان نوردهی، مردم می‌توانستند صمیمانه‌تر روبه‌روی دوربین حاضر شوند و لبخند بزنند.

در میانه قرن نوزده مرگ و میر افزایش پیدا کرد و همین امر سبب شد که اغلب مردم خواهان ثبت پرتره‌ای از خود و خانواده‌ی خود باشند. از طرفی یادگیری فرآیند عکاسی کار چندان سختی نبود. بدین ترتیب تقاضای بیش از اندازه، رشد استودیوهای عکاسی را در پی داشت به طوری که ماری وارنر (Mary Warner) در کتاب عکاسی: تاریخ فرهنگی از یک مقاله‌ی آمریکایی که در سال ۱۸۴۸ منتشره شده، نقل می‌کند که آن زمان «در هر یک متر مربع یک داگرئوتیپیست وجود داشت.»

 

پرتره- استودیو
یک استودیوی پرتره در دهه ۵۰ قرن نوزده

 

از همین رو استودیوهای عکاسی شروع به رقابت با یکدیگر کردند. برخی از آنها پس‌زمینه‌ی ساده‌ی استودیوشان را با صحنه‌های تئاترگونه‌ یا پس‌زمینه‌های نقاشی‌ها جایگزین می‌کردند، وسایل اضافی مانند کتاب، مجسمه و… می‌افزودند یا حتا آرایشگر استخدام می‌کردند تا بتوانند نظر مردم را برای داشتن یک عکس متفاوت جلب کنند. در این میان گروهی هم بودند که از افراد مشهور به صورت رایگان عکس می‌گرفتند و با این روش مردم را جذب می‌کردند.

اگرچه تا این زمان بسیاری از مردم طبقه‌ی متوسط و مرفه جامعه به ثبت پرتره‌ی خود علاقه‌مند شده بودند، اما با آمدن کارت ویزیت به دنیای عکاسی، این امکان در اختیار همگان از جمله طبقه‌ی کم بضاعت نیز قرار گرفت.

در سال ۱۸۵۴، آندره آدولف اوژن دیزدِری (Andre Adolphe Eugene Disderi) در فرانسه توانست با استفاده از دوربین ۴ لنزی خود روی یک نگاتیو، هشت حالت پرتره را ثبت کند. او در هر نیمه از صفحه چهار نوردهی انجام می‌داد و با یک چاپ از نگاتیو هشت پرتره‌ی متفاوت تحویل مشتری می‌داد.

 

پرتره- کارت ویزیت- دیزدری
کارت ویزیت پرتره- آندره آدولف اوژن دیزدری- ۶۰-۱۸۵۹

 

کارت ویزیت‌ها بسیار ارزان بودند و ارزش زیبایی‌شناختی چندانی نداشتند. اما دیزدری توانست با استفاده از استعدادش در تبلیغات، کارت ویزیت را فراگیر کند. از همین رو کارت ویزیت به سرعت مد شد تا آنجا که هر کسی هنگام ملاقات به خدمتکاری که در را باز می‌کرد کارتش می‌داد.

در آن زمان کارت ویزیت افراد مشهور نیز به چاپ می‌رسید. آمار جالبی می‌گوید ۷۰ هزار پرتره همسر ملکه طی یک هفته پس از مرگش به فروش رفت.

 

پرتره- دیزدری-کارت ویزیت
کارت ویزیت پرتره- آندره آدولف اوژن دیزدری- سال نامشخص

 

استودیوهای عکاسی، برای کارت ویزیت نیز از پس‌زمینه‌های دلخواه و وسایل متنوع بهره می‌بردند و از همین رو طبقه‌ی کم‌بضاعت جامعه توانست با استفاده از عکاسی به آرزوهای خودش برسد. همان‌طور که دیوید بِیت (David Bate) به درستی در کتاب مفاهیم عکاسی اشاره می‌کند:

اکنون «عکسی که از فردی که کتابی حکیمانه در دست دارد، یا دربرابر پس‌زمینه‌ی یک خانه‌ی مجلل ایستاده است، گرفته می‌شود، بیشتر آشکارکننده‌ی سوداها و آرزوهای آن شخص است تا موقعیت واقعی وی»

بدین ترتیب، می‌توان گفت پرتره‌نگاری نه تنها صنعت تجاری عکاسی را رونق بخشید بلکه سبب شد عکاسی میان توده‌ی مردم رواج پیدا کند و به رسانه‌ای محبوب تبدیل بشود. با این حال بیشتر عکس‌های پرتره‌ای که گرفته می‌شد، از نظر زیبایی‌شناختی برجسته نبودند، اما در این میان افراد دیگری هم بودند که بر وجه هنری عکاسی پرتره اصرار می‌ورزیدند و آن را مهم می‌شماردند.

یکی از آن افراد گاسپار فلیکس تورناشون (Gaspard Felix Tournachon) مشهور به نادار (Nadar) بود.

 

 

ین یادداشت بخشی از سلسله مطالبیست که درباره تاریخ عکاسی می‌نویسم. اگر به مطالعه بیشتر درباره تاریخ عکاسی هستید، مطالب زیر را پیشنهاد می‌کنم:

چرا دانستن تاریخ عکاسی مهم است؟

چرا عکاسی اختراع نمی‌شد؟

تلاش‌های آغازین برای اختراع عکاسی

رقابت داگرئوتیپ و کالوتیپ

اختراع عکاسی یا کشف فرآیند عکاسی؟

عکاسی برای نخستین بار به جنگ می‌رود!

همچنین این مطالب به صورت یک جا در برگه‌ی تاریخ عکاسی گردآوری می‌شود.

2 thoughts on “عکاسی، رسانه‌ی محبوب توده‌ی مردم

  1. درود – بسیار بهره می برم از این پیگیری تاریخ نویسی عکاسی
    نوبهارت شکوفا و دلت شاد پریسای حسینی ارجمند
    سپاس که در سال پیش بسیار نکته آموختی ما را و امید که در ادامه هم بیموزیم هم چنان
    لطفن برقرار باش و بنویس
    نوروز برای تو بهترین روزها باشد

    1. ممنونم همید جان از پیگیری و توجهت.
      خوشحالم که می‌تونند مفید باشند و خواندنی.
      نوروزت مبارک همید عزیز. به لطف خواننده‌هایی چون‌ تو قطعن همینطور خواهد بود.

      روزهای خوب و پرنوشته‌ای برایت آرزو می‌کنم.

      🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *