رولان بارت را عموماً با یادداشتهای ثقیل و مفاهیم پیچیده در حوزه ادبیات و نقد میشناسیم. (اولین کتابی که از او خواندم، کتاب اتاق روشن بود و آخر هم نتوانستم تمامش کنم!) اما کتاب نقد و حقیقت از جمله کتابهاییست که او با بیانی سادهتر به بحث چالشانگیز نقد میپردازد. در ابتدای کتاب خانم شیرین دخت دقیقیان، مترجم کتاب، پیشگفتاری درباره آن نوشته و ذهن مخاطب را برای ورود به آن آماده میکند.
امروزه نقد دیگر آن تعریفی را ندارد که در گذشته به آن ارجاع میشد و با قطعیت اثر را ارزشیابی میکرد. اکنون باور داریم که یک متن (خواه اثر نوشتاری باشد یا دیداری) میتواند معناهای گوناگونی را بپذیرد.
در ابتدای کتاب دقیقیان مینویسد:
«بارت هدف نقد را یکسره در قلمرو صورت میداند. نقد در پی کشف چیزی پنهان در درونمایهی نوشته یا زندگی و روان نویسنده نیست. نقد نیز خود گونهای برداشت و تأویل است از سوی خوانندهای که یک نکتهی مهم را میداند: برای بازگرداندن اثر به خود اثر ابتدا باید آن را به قلمروهای فلسفه، تاریخ، روانکاوی، نظریه ادبی و غیره کشاند.»
به بیان سادهتر ما برای تفسیر، تحلیل و درنهایت ارزشیابی یک اثر نیازمندیم که پا فراتر از اثر و پدیدآورندهاش بگذاریم و وارد مباحثی شویم که بیتردید در شکلگیری آن، ولو به صورت غیر مستقیم، دخالت داشتهاند.
اگر در گذشته نقد یک هدف غایی داشت و آن فهمِ معنای حقیقیِ اثر بود و منتقد در جایگاه کسی که میتوانست سره را از ناسره تشخیص دهد و مهر تأیید یا رد بر اثر بگذارد، اما اکنون در دنیای معاصر دیگر اینگونه نیست. امروزه میدانیم که یک اثر میتواند در قلمروهای متفاوت تفسیر وتأویل شود و با توجه به آن زمینه موفق باشد یا نباشد.
برای مثال ممکن است اثری در حوزه جامعهشناسی دلالتهای عمیق و دقیقی داشته باشد، اما به لحاظ روانکاوی چندان مورد بررسی نباشد.
این یادداشت یک معرفی کوتاه بود. درباره این کتاب و اندیشههای بارت درآینده بیشتر مینویسم.
در این زمینه میتوانید یادداشت زیر را مطالعه کنید:
One thought on “تعریف نقد از منظر رولان بارت”